هیئت مذهبی جامعة الحسین علیه السلام فریمان

هیئت مذهبی جامعة الحسین علیه السلام فریمان

فکر ،حرکت عقل است و ذکر،حیات دل. هیئت آمیزه ای است از فکر و ذکر. هیئت،محل گردآمدن به دور شمع است،پروانه وار. هیئت یعنی شبی که پروانه ها به دور شمع،بال می زنند. یعنی صدای نور شمع،که پر را می سوزاند و ناله می آفریند. ارزش هیئت به شمع آن است نه به جمع ما ناپروانه ها،که به ادای بال و پر زدن دل خوشیم.
اینجا خیمه جامعه الحسین فریمان در فضای مجازی ست. هیئتی که بیش از 15 سال پیش با ذکر یا مهدی و با استعانت از ارواح مطهر 380 شهید فریمان شکل گرفت. و امروز بعد از سال ها، بیرق هیئت به نام حضرت سیدالشهداء افراشته می شود. امروز هم برای شهید شدن فرصت هست، باید دل را صاف کرد...

یادآوری: چنانچه از شهدا و رزمندگان فریمانی و فعالیتهای اجتماعی در فریمان عکس، سند، فیلم و ... در اختیار دارید، برای انتشار به رسم امانت به ما بسپارید
.................................
خراسان رضوی- فریمان
صندوق پستی: 188-93916
پیام کوتاه: 3000502600
کانال تلگرام: jameatolhosein@

۱۰۴ مطلب با موضوع «خاطرات شهدا» ثبت شده است

در سال 1360 موفق به اخذ مدرک دیپلم شد و مدتی بعد جهت بازسازی شهر ارومیه به اتفاق یکی از اقوام، عازم این شهر شد و از آن جا که حرفه‌ی جوشکاری را قبلاً قرا گرفته بود در این این زمینه با بازسازی مناطق محروم، کمک شایانی به رفع محرومیت در این منطقه کرد.

   بعد از گذشت سه ماه، عازم خدمت مقدس سربازی شد. دوره‌ی آموزشی را در پادگان لشگرک تهران گذرانده و از سوی گردان 804 لشگر 21 حضرت حمزه علیه‌السلام، نیروی زمینی ارتش به مناطق عملیاتی اعزام شد و در مهران، دهلران، خرمشهر و منطقه عملیاتی خیبر، حماسه‌های ماندگاری از خود برجای گذاشت.

   سرانجام محمد دشت بیاض در روز سیزدهم اردیبهشت ماه 1363 در منطقه عملیاتی مجنون در حین تعویض پست نگهبانی، بر اثر اصابت گلوله‌ی توپ متجاوزین بعثی به فیض شهادت نائل گشت.

   پیکر مطهر این شهید والامقام پس از تشییع باشکوه در شهر فریمان در گلزار شهدای بهشت صادق این شهر به خاک سپرده شد.

  • خادم الشهدا

محمد دشت بیاض، فرزند علی رضا، در روز دوازدهم تیرماه سال 1343 در شهر فریمان دیده به جهان گشود. دوران طفولیت را در آغوش پدر و مادری مهربان پشت سر گذاشت و سپس وارد دبستان شد و مقطع ابتدایی را با موفقیت به پایان رساند.

به جهت علاقه‌ی فراوانی که به پدر داشت و نیز به منظور کمک به امرار معاش خانواده، در ایام تعطیلات تابستانی به پدرش در امر کشاورزی کمک می‌کرد. بارها در این زمینه گفته بود که کار ننگ نیست، بلکه خوردن مال حرام ننگ است. و این نشان دهنده‌ی تربیت دینی او بود.

سال سوم راهنمایی و در سال 1356 در امتحانات دارالتبلیغ اسلامی قم، جزو نفرات برتر انتخاب شد و به عنوان تشویق، 61 جلد کتاب مذهبی و دینی به او هدیه دادند که تا بعد از شهادت این کتاب‌ها موجود بود.

بعد از پایان مقطع راهنمایی جهت ادامه‌ی تحصیل، به مشهد عزیمت کرد و در هنرستان سیدجمال الدین اسدآبادی(واقع در خیابان نخریسی) این شهر ثبت نام کرد. در همین ایام بود که به واسطه علاقه به انقلاب، اسلام و امام خمینی(ره)، جزو جوانان پر شور و انقلابی بود که هم زمان با اوج‌گیری قیام مردم مسلمان ایران علیه‌ی نظام ستم شاهی، تمام توان خود را صرف تبیین ارزش‌های اسلامی و انقلابی به کاربست؛ و به اتفاق دوستانش اطلاعیه‌ها و اعلامیه‌های حضرت امام را بین مردم توزیع و برای به ثمر نشاندن انقلاب اسلامی تلاش فراوان کرد.

  • خادم الشهدا

  • خادم الشهدا

عباسعلی پورافخم بعد از پایان تحصیلات راهنمایی، وارد دبیرستان شهید بهشتی شد و این در حالی بود که انقلاب به پیروزی رسیده بود و او علی‌رغم سن کم در راهپیمایی‌ها نقشِ فعالی داشت. بسیار مردم‌دار بود و به وضع مستمندان و ناتوانان رسیدگی می‌کرد. به انجام فرائض دینی به طور دقیق و صحیح اهمیت می‌داد. با قرآن و دعا مأنوس بود و به ائمه‌ی اطهار (سلام و صلوات الهی بر آنان باد) عشق می‌ورزید. بیشتر کتاب‌هایی که از او به یادگار مانده است در موضوع اهل بیت است.

دوره نوجوانی‌اش در حال اتمام بود که انقلاب به پیروزی رسید. عباسعلی پورافخم فرزند انقلاب بود و همواره در راه دفاع از ارزش‌های اسلامی و انقلابی سر از پا نمی‌شناخت. این روحیه، او را به سمت عضویت در ارتش بیست میلیونی کشاند. ارتشی که پایه‌گذار آن، روح خدا بود و فارغ التحصیلان آن مدرک عالی شهادت را به دست می‌آوردند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج به فرمان حضرت امام خمینی(ره)، عباسعلی پورافخم به عضویت لشگر مخلص خدا درآمد و در اولین فرصت یعنی در سن 17 سالگی هم زمان با شروع جنگ تحمیلی و تجاوز حزب بعث به میهن اسلامی، برای اولین بار در چهارم رمضان سال 1361 از طریق بسیج عازم جبهه‌های نبرد حق علیه‌ی باطل شد تا به عنوان تک تیرانداز در منطقه‌ی شلمچه، مردانه از شرف و عزت این ملت دفاع کند.

اخلاص همان گوهر ارزشمندی است که هم چون دری گران بها در زندگی مخلصین می‌درخشد و عباس در نوجوانی به این گوهر درخشان دست یافت.

عشق به شهادت در وجود عباسعلی پورافخم شعله می‌کشید و روح بلند او را بی تاب می‌کرد.

 

  • خادم الشهدا

منم

  • خادم الشهدا

در دوازدهمین روز از شهریورماه سال 1343 هم زمان با سال‌های اوج‌گیری نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و در خانواده‌ای مذهبی و متدین، فرزندی مبارک به دنیا آمد که نامش را عباسعلی گذاشتند.

عباس در خانواده مذهبی که مانوس با مجالس ائمه‌ی اطهار(سلام و صلوات الهی بر آنان باد) هستند، تربیت یافت و در همان دوران کودکی، موفق به حفظ چند سوره از قرآن کریم شد. به خواندن نماز علاقه‌ی زیادی داشت و در کودکی همیشه در کنار پدرش به نماز می‌ایستاد و در عین حال، رابطه‌ی صمیمی با معلمان مدرسه داشت.

او از این که برخی از دانش آموزان نسبت به معلمان خود بی‌احترامی می‌کردند، ناراحت بود و در عین حال در بین اقوام و همسایه‌ها نیز از محبوبیت خاصی برخوردار بود.

او از همان ابتدا پایش به مسجد خاتم‌النبیین باز شد؛ حضور در محلی که زمینه‌های تربیت صحیح دینی و تلاش برای کسب کمالات معنوی را در او تقویت نمود.

هنوز در و دیوار مسجد خاتم النبیین یاد و خاطره‌ی عباسعلی را در ذهن خود دارد و فضای مسجد هنوز هم معطر به عطر خوش عباسعلی است.

تحصیلات دوره ابتدایی را در دبستان آیت الله طالقانی گذراند و پس از آن برای ادامه‌ی تحصیل وارد مدرسه راهنمایی دکتر شریعتی فریمان شد.

  • خادم الشهدا

ای شهید جبهه و مظلوم دورانها، بسیجی...

نفر سمت چپ: کاظم داوری

  • خادم الشهدا

آنکه شد سرمست صهبای ظهور

پر کشید و رفت تا معراج نور


نفر سمت راست:شهید سیدمهدی تقوی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با تشکیل جهاد سازندگی،سیدمهدی تقوی به همکاری با این نهاد پرداخت و به کمک روستائیان شتافت. با شروع جنگ تحمیلی و با اصرار فراوان موفق به حضور در جبهه شد. فعالیت گسترده و موثر او در روستاها به حدی بود که مسئولین وجود او را در پشت جبهه ضروری‌تر تشخیص دادند، لذا با رفتن او به جبهه مخالفت کردند، اما روح بلند سیدمهدی تاب ماندن در قفس تنگ دنیا را نداشت و با قلبی امیدوار راهی جبهه‌های حق علیه‌ باطل شد.

پس از مدتی حضور در جبهه، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و در کسوت مقدس پاسداری امام زمان (خداوند متعال فرجش را نزدیک فرماید) به مصاف با دژخیمان بعثی پرداخت.

  • خادم الشهدا

میدانی فرق شهدا با ما چه بود؟

آنها حواسشان جمع بود

سیدمهدی تقوی اول، فرزند سیدحیدر، در هشتم اسفندماه سال 1327 در شهر مشهد متولد شد. دوران کودکی و تحصیل در دبستان را در همین شهر گذراند. پدر شهید، خادم آستان قدس رضوی بود و پس از بازنشستگی از خدمت در این آستان مقدس به اتفاق خانواده عازم زادگاه اصلی خود، شهر فریمان شده و در این شهر سکونت می‌گزیند.

مهدی از همان دوران کودکی مهربان بود و همیشه لبخندی بر لب داشت. هیچ‌گاه عصبانی نمی‌شد و تنها عشقش خدا بود و در واقع دل را از تعلقات پست دنیوی رها کرده بود.

سیدمهدی مقطع متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی فریمان با موفقیت پشت سر گذاشت و هم زمان در کنار دیگر دوستانش در راهپیمایی و اعتراض علیه‌ی رژیم ننگین پهلوی نقش عمده‌ای را ایفا کرد.

  • خادم الشهدا

 روز اعزام فرا رسیده بود. من هم خودم را به خیابان رساندم تا حرکت قافله نور را ببینم. حوالی بیمارستان فریمان بود که چشمم به احمد اسحاقی افتاد. ساکش را محکم گرفته بود و با چهره ای مصمم گام بر می داشت. نزدیک رفتم تا خداحافظی کنم. گفت:

-مادرم خبر ندارد که من دارم میرم جبهه.... از خونه که اومدم بیرون ساکم را برداشتم و گفتم میرم حموم ساحل... تا یک ساعت دیگه بر می گردم... نمی خواستم دلش بشکند...

می خندید و می رفت....

راوی: دوست شهید

  • خادم الشهدا