هیئت مذهبی جامعة الحسین علیه السلام فریمان

هیئت مذهبی جامعة الحسین علیه السلام فریمان

فکر ،حرکت عقل است و ذکر،حیات دل. هیئت آمیزه ای است از فکر و ذکر. هیئت،محل گردآمدن به دور شمع است،پروانه وار. هیئت یعنی شبی که پروانه ها به دور شمع،بال می زنند. یعنی صدای نور شمع،که پر را می سوزاند و ناله می آفریند. ارزش هیئت به شمع آن است نه به جمع ما ناپروانه ها،که به ادای بال و پر زدن دل خوشیم.
اینجا خیمه جامعه الحسین فریمان در فضای مجازی ست. هیئتی که بیش از 15 سال پیش با ذکر یا مهدی و با استعانت از ارواح مطهر 380 شهید فریمان شکل گرفت. و امروز بعد از سال ها، بیرق هیئت به نام حضرت سیدالشهداء افراشته می شود. امروز هم برای شهید شدن فرصت هست، باید دل را صاف کرد...

یادآوری: چنانچه از شهدا و رزمندگان فریمانی و فعالیتهای اجتماعی در فریمان عکس، سند، فیلم و ... در اختیار دارید، برای انتشار به رسم امانت به ما بسپارید
.................................
خراسان رضوی- فریمان
صندوق پستی: 188-93916
پیام کوتاه: 3000502600
کانال تلگرام: jameatolhosein@

۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۰ ثبت شده است

آنچه می‌خوانید خاطراتی از خانم زهرا مصطفوی دختر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی است:

آنچه از دوران بچگی یادم هست، این است که من حدود ۸ ساله بودم، خواهرم ده سال و خواهر بزرگترم (همسر آقای اشراقی) ۱۲ سال داشت. ما با بچه‌های منزل همسایه سمت چپ‌ خانه که منزل آقای کمالوند بود، عروسک‌‌بازی می‌کردیم... گاهی هم گرگم به هوا بازی می‌کردیم. امام به ما گفته بودند منزل آقای کمالوند نرویم.

ایشان از علما و از دوستان امام بودند. این دوستی هم قصه جالبی دارد. به ما گفته بودند به آنجا نروید. هر وقت می‌خواهید بازی کنید، دخترشان - که اسمش طاهره‌خانم بود - بیاید پیش شما. پشت‌ بام‌های منزل ما به یکدیگر راه داشت. ما همگی بچه بودیم، ولی آنها نوکر ۱۴- ۱۵ ساله‌ای داشتند که به تازگی صدایش دورگه شده بود. به همین جهت آقا دستور داده بود شما نباید به منزل آنها بروید.

وقتی آقا از مسجد سلماسی برمی‌گشتند و به طرف منزل می‌آمدند، از پشت کوچه صدای گرگم به هوای ما بچه‌ها را شنیدند. وقتی به منزل آمدند، از کارگرمان - زیور - پرسیدند: «بچه‌ها کجا هستند؟» او جواب داد: «منزل آقای کمالوند.» گفتند: «برو بگو بیایند.» ما خیلی ترسیدیم. برگشتیم به منزل و سه‌تایی توی زیر زمین رفتیم، خطاب امام، بیشتر به خواهر بزرگترم بود که مکلف شده بود. امام یک چوب نازک خشک را برداشتند و محکم به لبه دیوار زیرزمین زدند و گفتند: «من نگفتم نروید؟ چرا رفتید؟» بسیار هم عصبانی بودند. چوب شکست و یک تکه‌اش به پای خواهرم خورد. بلند شدیم و به اتاق رفتیم و من دیدم پای خواهرم کمی کبود شده است.

شب به آقا گفتم: «خرده چوبی که به دیوار زدید و شکست، به پای صدیقه خورده و پایش کبود شده.» امام پرسیدند: «واقعاً؟» گفتم: «بله.» گفتند: «برو بگو بیاید.» صدیقه خانم آمد و امام پایش را دیدند و به او دیه دادند! من به خودم گفتم ای کاش پای من کبود شده بود! امام تا این حد روی مسائل شرعی دقت داشتند، در حالی که بچه‌شان بود و عمداً هم نزده بودند. با همه انس و توجه و محبتی که امام داشتند، ما از ایشان خیلی حساب می‌بردیم. البته حق با ایشان بود من خیلی شلوغ بودم

  • خادم الشهدا

چیزی در منابع دینی در مورد اختلاف سنی دختر و پسر در امر ازدواج یافت نمی شود ، به طور کلی در آموزه‌های دینی چند چیز در ازدواج به عنوان معیار و شاخص اصلی تعریف شده ، که می‌تواند نقش اساسی در زندگی ایفا کند: مهم ترین آن تقوا ، اخلاق نیکو ، اصالت خانوادگی ، و هم کفو بودن است. ( در مورداین معیارها توضیح داده می شود ). به سن و تفاوت آن میان زن و مرد اشاره نشده است، زیرا عامل موفقیت و سعادت در زندگی، سن نیست، حال چه زن بزرگ‌تر باشد و چه مرد. در تاریخ و در احادیث اسلامی فراوان یافت می شود که افرادی با تفاوت سن های کم یا زیاد با هم ازدواج کردند ، برخی از آن ها موفق بودند و برخی دیگر نا موفق . ‌نظیر ازدواج پیامبر با حضرت خدیجه و عایشه و ازدواج حضرت علی علیه السلام با حضرت زهرا علیها السلام ، و ازدواج امام خمینی که همسرش سیزده سال از او کوچک تر بود .

   در عین حال می‌توان تفاوت سنی زن و مرد را در ازدواج بر اساس سن بلوغ طبیعی و قرار دادی که اسلام مشخص کرده ،یعنی نه سال تمام برای دختران و پانزده سال تمام برای پسران ، یعنیشش سالاختلاف سنی را معیار قرار داد ، اگر چه با وجود عوامل مهم‌تر که بیان شد، تفاوت سنی اهمیت چندانی ندارد. اما لازم است در موضوع اختلاف سن به نکاتی توجه شود :

 1- اختلاف سن در امر ازدواج یک معیار دقیق ، کامل و ثابتی ندارد. می تواند با توجه به افراد و فرهنگ های مختلف بومی ، متفاوت باشد ، یا با توجه به وجود معیارهای اصلی ، این موضوع چندان مهم نباشد . فهمیدن سن مناسب ازدواج و اختلاف سنی در هر دوره و زمانه برای ازدواج موفق ،یک امر تجربی است که می تواند با معیارهایی که انسان ها دارند، متفاوت باشد .

 2- خانم‌ها زودتر به بلوغ عقلی و جسمی می‌رسند . در نتیجه پختگی‌ روانی لازم را زودتر پیدا می‌کنند. خانم‌ها زودتر به بلوغ جنسی می‌رسند . بهتر است به نیازهای آنان زودتر پاسخ داده شود. در نتیجه زایمان و بارداری ، طراوت و شادابی خود را زودتر از دست می‌دهند و تفاوت‌های جسمی آشکار می‌شود. نیازهای جنسی خانم‌ها نیز زودتر فروکش می‌کند، در حالی که در آقایان حتی پس از 80 سالگی نیاز به بچه‌دار شدن و ارتباط زناشویی وجود دارد. با توجه به این چهار نکته ، آمادگی طبیعی جنس زن برای ازدواج و بلوغ اجتماعی بیش تر و زودتر از جنس مرد است . با توجه به این که این وضعیت یک امر طبیعی است، می توان اختلاف سنی تا شش سال را به عنوان یک معیار مطلوب برای همه زمان ها پیشنهاد کرد. ملاک هایى که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود، دو نوع است:

الف: آن هایى که رکن و اساس اند و براى یک زندگى سعادتمندانه حتما لازم اند.

ب: آن هایى که شرط کمال هستند و براى بهتر و کامل تر شدن زندگى اند و بیش تر به سلیقه و موقعیت افراد بستگى دارد.

   مهم ترین مطلبی را که باید در انتخاب همسر به آن توجه داشته باشید، این است که بدانید می‏خواهید شریک زندگی ،همراه ،همدم، همدل ، همراز و همسر انتخاب کنید . یعنی کسی را انتخاب می کنید که می خواهید یک عمر در کنار او زندگی کنید. پس نباید این مسئله مهم و گزینش استثنایی از روی احساسات و بدون دقت و مشورت انجام گیرد، زیرا اگر انسان دچار همسر ناشایست یا نامتناسب و ناهماهنگ شود، کارش بسیار مشکل خواهد بود. مبادا با خود بگویید: فعلاً ازدواج می‏کنم و اگر در آینده نتوانستیم با هم زندگی کنیم، با طلاق از هم جدا می‏شویم. این کار افزون بر این که گناه و لعن و نفرین خدا را همراه دارد ،خلاف عقل و مروت و جوانمردی است .

دسته اول : 1- تدین و دینداری، کسی که پای بند دین نیست، تضمینی وجود ندارد که پای بند رعایت حقوق همسر و ادامه زندگی مشترک باشد. اگر یکی دیندار و دیگری بی دین باشد، زندگی آنان روی سعادت را نخواهد دید. سعادت بدون دیانت محال است. اگر هر دو بی دین باشند، باز تضمینی وجود ندارد که رعایت حقوق یکدیگر را بنمایند. البته منظور از دینداری و تدیّن این است که پای بند ی کامل به اسلام داشته باشند . اسلام را با جان و دل پذیرفته و در عمل به آن کوشا باشند، نه تدین سطحی و بی ریشه و بی عمل. پیامبر(ص) به شخصی که می‏خواست ازدواج کند، فرمود: "علیک بذات الدین؛ (1) بر تو باد که همسر دیندار بگیری". در مورد دیگری فرمود: "کسی که با زنی فقط به خاطر ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به حال خودش وا می‏گذارد . کسی که فقط به خاطر زیبایی با زنی ازدواج کند، در او امور ناخوشایند خواهد دید. کسی که به خاطر دین و ایمانش با او ازدواج کند، خداوند همه آن امتیازات را برایش فراهم خواهد کرد".(2) دیندار بودن، به این است که دارای صفات ذیل باشد: عفت، حجاب، حیا، نجابت، اخلاق خوب، خوش حرف و خوش زبان بودن، اهل نماز و مناجات، علاقه‏مند به قرآن و اهل بیت، ترس از خدا داشتن، آبرو نگه‏دار بودن، اسرافکار نبودن و...

 2- اخلاق خوب از ویژگی‏های لازم و اساسی برای همسر است. پیامبر(ص) فرمود: "اذا جاءکم من ترضون خُلقه و دینه فزوّجوه و ان لا تفعلواتکن فتنة فی الارض و فساد کبیر؛(3) با کسی که اخلاق و دینش مورد پسند باشد، ازدواج کنید. اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد". فردی از امام رضا(ع) سؤال کرد: برای دخترم خواستگاری آمده که امانتدار و متدین است امّا بد اخلاق است. آیا دخترم را به او بدهم؟ حضرت فرمود: "لا تزوّجه ان کان سیئی الخُلق؛(4) اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده". منظور از اخلاق خوب تنها خنده رویی و خوش خلقی نیست، بلکه منظور داشتن صفات و خلق و خوهاى پسندیده از نظر عقل و شرع است. در واقع اخلاق و دین دو ملاک و معیار اصلی در ازدواج و انتخاب همسر است. اگر بخواهیم نمونه هایى از اخلاق خوب و بد را اشاره کنیم ،مى توان موارد زیر را ذکر کرد:

 الف. خوش زبانى و بدزبانى، زبان ترجمان و بیانگر احوال درون است . زبان دریچه اى است از محتویات درون فرد. زبان انسان، آیینه دل اوست .

 ب. بزرگوارى ، کرامت نفس و داشتن روحیه عطا و بخشش ، عفو و گذشت .در برابر آن خسّت و دنائت ،حسادت و تنگ چشمی

 ج. خوش خلقى و داشتن روحیه شاد و بشاش برای خود و نشاط آور و سرور انگیز برای دیگران. نقطه مقابل آن کج خلقى است . کسی که با قیافه ای در هم ریخته ، عبوس ، غم آلود و کسل کننده با دیگران روبرو می شود .

 د.تواضع و حق پذیرى و منطقی بودن ، در برابرش لجاجت،یکدنگی ،خود خواهی ، خود محوری و خود ستایی افراطی و مغرورانه قرار دارد. نمونه اخلاق بد، لجاجت و یکدندگی، تکبر نسبت به همسر، بی ادب بودن، بی وفایی، کینه توزی، سوءظن داشتن، سبکی و هرزگی، کم ظرفیتی و بی تابی، با محبت نبودن و بد چشم بودن است.

 3- اصالت و شرافت خانوادگی: منظور از شرافت خانوادگی، شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعی نیست، بلکه منظور نجابت و پاکی و تدین خانوادگی طرفین است، زیرا ازدواج با یک فرد مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل و ایجاد یک نسل. در ازدواج و انتخاب همسر معقول نیست که انسان بگوید: من می‏خواهم با خود این فرد زندگی کنم و کاری به کار خانواده‏اش ندارم. پیامبر(ص) فرمود: "انظر فی أی شی تضع ولدک فان العرق دساس؛ نیک بنگر که فرزندت را در کجا قرار می‏دهی، زیرا نطفه و ژن‏ها و خصوصیات ارثی، خواه ناخواه منتقل می‏شود و تأثیر می‏گذارد". پیامبر(ص) فرمود: "بنگرید چه کسی را به همسری بر می‏گزینید، زیرا فرزندان، شبیه و مانند دایی های شان می‏شوند".(5) باز حضرت فرمود: "ایاکم و خضراء الدمن قیل یا رسول الله: و ما خضراء الدمن؟ قال: المرءة الحسناء فی منبت السوء؛ از سبزه‏های قشنگی که روی مزبله‏ها سبز می شود، پرهیز کنید. پرسیدند: مقصودتان چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در خانواده پلیدی رشد کرده باشد (پسر نیز همین طور)(6).

 4- عقل و فکر؛ باید زن و شوهر براى اداره زندگى و تربیت فرزندان از نیروى عقل و فهم مجهز برخوردار باشند . رشد عقلى کافى پیدا کرده باشند. همان طور که ائمه اطهار علیهم السلام ما را از ازدواج با افراد احمق و کم عقل نهى فرموده اند.

 دسته دوم : ملاک ها و معیارهای دیگرى است که بیش تر مربوط به سلیقه و موقعیت افراد دارد.مثل: همتایى و کفو همدیگر بودن .همتایى و تناسب باید از جنبه هاى مختلف مورد توجه قرار گیرد . برخی از آن ها مربوط به دسته اول است مثل : تدین و میزان پاى بندى به دستورات و احکام دینی. برخی به دسته دوم مربوط می شود . از قبیل :

 الف. همتایى و هماهنگى فرهنگى و فکرى ، سیاسی و اجتماعی.

 ب. همتایى اخلاقی و پاى بندى به آداب اجتماعی.

 ج. همتایی از نظر تحصیلات و امور علمى.

 د. تناسب سنى.

 ه. تناسب مالى و هماهنگی در مسایل اقتصادى و توقعات مبتنی بر آن.

 و. همتایی و تناسب در قیافه و زیبایى ظاهری : زیبایی نیز یک امتیاز است و در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر به سزایی دارد. اگر انسانی، قیافه ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممکن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا کند . از او بهانه و ایراد بگیرد . زندگی را بر او تلخ نماید. به همین جهت در اسلام به همسران سفارش شده است که خود را برای هم بیارایند و یکدیگر را اشباع و ارضا کنند تا از انحرافات و مفاسد مصون بمانند. به طور کلی از جمله ویژگی های یک همسر خوب و موفق عبارت است از :

 1- صالح وشایسته باشد: همسری که کارهاى شایسته و مورد پسند خدا را انجام دهد.

 2- ودود: با محبت باشد.

 3- ولود: نازا و عقیم نباشد.

 4- شکور :در مقابل نعمت‏هاى الهى شکرگذار باشد.

 5- قنوع: اهل قناعت باشد تا در زندگى تو را به زحمت نیندازد .

 6- غیور: نسبت به دین خدا و عفت، حیا و پاکدامنی، غیرتمند باشد.

 7- در برابر زحمت ها و خدمات و خوبی هایی که به او مى‏شود، قدردانى کند. - چنانچه از تو کار ناروایى سرزد، عفو و چشم پوشی کند.

 9- اگر در زندگى یادآور خدا شدى، تو را همراهى کند . اگر خدا را فراموش کردى، یادآور تو شود .

 10 - هرگاه تو را ببیند ، خوشحال و مسرور گردد.

 11- هر گاه به او چیزی گفتی یا از او چیزی خواستی، اطاعت کند .

 12- اگر براى او قسم خوردى، باورت کند و تکلیف خود را انجام دهد.

 13- اگر وقتی به هر دلیلی ناراحت و عصبانی شدى ، اسباب خشنودی و خوشحالی شما را فراهم آورد.

توصیه ها : 1- بنا را بر ساده زیستی و دوری از تجمل گرایی بگذار. در مورد همسر آینده ات نیز چنین بیندیش.

 2- حواست باشد که وجود تفاوت های اخلاقی و فرهنگی میان زوج های جوان، امری طبیعی تلقی می شود. دو نفر مثل هم را خداوند بزرگ تاکنون نیافریده، در آینده نیز نخواهد آفرید. انسان ها ممکن است از جهات گوناگون جسمی و فکری، علایق و سلیقه ها به هم شبیه باشند، ولی مثل هم نیستند. هرگز نگو و نخواه که همسرت مثل خودت باشد. بلکه او باید شبیه تو باشد، نه مثل و همانند تو. اگر چنین فکری کردی، کمتر در زندگی دچار نابسامانی و اختلاف خواهی شد.

 3- باید دانست که عشق و علاقه، برای شروع زندگی مشترک لازم است، ولی کافی نیست؛ بلکه پیوند علاقه و عشق با تدبیر و دانش، می تواند ضامن تداوم و استمرار روابط زوجین، و خوشبختی آنان گردد.

 4- در انتخاب همسر ناگزیر هستید از اطرافیان و دوستان کمک بگیرید . اگر مادر و خواهر دارید از آن ها کمک بخواهید. آنان می توانند با حضور خود در مجالس زنانه افراد را شناسایی کنند و به شما معرفی نمایند.

 5- سعی کنید کتاب های مربوط به ازدواج و شرایط و وظایف متقابل زوجین از جمله کتاب هایی که در ذیل معرفی می شوند ، مطالعه کنید، سطح آگاهی و بینش خودتان را افزایش دهید: 1. جوانان و انتخاب همسر، نوشته آقای مظاهری 2. انتخاب همسر، نوشته آقای امینی 3. خانواده متعادل، نوشته آقای شرفی. 4-خانواده -عشق_ استواری از احمد حیدری؛ 5- نقش دین در خانواده - از صادق احسانبخش؛ 6- آیین همسر داری - از ابراهیم امینی؛ 7- زناشویی از نظر قرآن و حدیث - از سید حسن مصطفوی 8- بهشت خانواده ، از سید حسن مصطفوی.

 

 پی‌نوشت‌ها: 1. وسائل، ج 14، ص 30. 2.همان، ص 31. 3. همان، ص .51 4. بحار، ج‏100، ص 235 . 5. جواهر،ج 29، ص 37. 6. الکافی ، ج5 ، ص 332


  • خادم الشهدا

به گزارش شیعه آنلاین، اخبار رسیده از لندن پایتخت انگلیس حاکی از آن است که یکی از مؤسسات اسلامی انگلیس بنام "شورای امام حسین (ع)" هفته گذشته به مناسبت روز میلاد بی بی دو عالم، حضرت زهرا (س)، مراسم جشنی در مجلس سنای انگلیس برگزار کرد.این مراسم که با حضور "آصف علی زرداری" رئیس جمهور پاکستان برگزار شد، به شدت مورد توجه رسانه های انگلیسی قرار گرفت. وی در این مراسم دقایقی به سخنرانی پرداخت و زنان جهان را به پیروی و اقتدا به حضرت فاطمه (س) به عنوان یک نمونه اخلاقی بی نظیر، دعوت کرد.گفتنی است در این مراسم که بیش از هزار تن از سیاستمداران، روؤسای مؤسسات دینی و فرهنگی و فعالان مختلف شرکت کردند، تعدادی از نمایندگان مجلس سنای انگلیس نیز حضور داشتند.از جمله این نمایندگان حاضر در این مراسم "جان الدردایس" از حزب لیبرال دمکراتیک انگلیس بود. وی نیز دقایقی در این مراسم به سخنرانی پرداخت و گفت: همه زنان جهان از ادیان و مذاهب مختلف می توانند با پیروی از حضرت زهرا (س) با یکدیگر بیشتر ارتباط برقرار کنند.شایان ذکر است خانم "رباب مهدی" رئیس "شورای امام حسین (ع)" نیز در این مراسم دقایقی به سخنرانی در مورد شخصیت حضرت فاطمه (س) پرداخت.از دیگر مهمانان این مراسم، می توان به "جولین باند" عضو «مجمع اسلامی – مسیحی انگلیس» و نیز "مارک وینر" خاخام سرشناس کنیسه یهودیان غرب لندن اشاره کرد.

  • خادم الشهدا

یادش بخیر اولین جلسه هیئت
خونه پدر شهید جعفری...پدری که الان دیگه نیست و رفته پیش پسرش و خونه ای که دیگه خونه نیست...یادش بخیر
پدر شهید جعفری پیرمرد ساده و دل پاکی بود...اهل نماز و دعا و مسجد...تا وقتی پاهاش جون داشت و چشاش دید ، تمام نمازهاشو مسجد به جماعت میخوند..اکثر قدیمی های مسجد جامع میشناختنش ...یادمه 2-3 سال پیش یکی از شبهای ماه رمضون افطاری دیدمش...بهم گفت شبها یکی میاد به خوابم ، میگه کفشهای آهنی باید بپوشی که قراره بیایم دنبالت!
پیرمرد نگران اون طرف بود...مثل همه ما که نگران اون طرفیم ، که باید باشیم!
راستش هیچی نتونستم بهش بگم ، فقط گفتم : نگران نباش ، ان شاالله خیره ، خوش بحالت که لااقل تو حسین(پسرش) رو داری..اون طرف حسابی هواتو داره..اما ما چی که جز سایه سنگین پرونده مون هیشکی همراهمون نیست ...دستمال آبی قدیمی اش رو درآورد اشکشو پاک کرد و گفت : آره ، منم امیدم به حسینمه ، به هوای اون دلم قرصه!
از اون روز بود که دیگه فهمیدم کم کم وقتشه! بعد از یه مدت پیرمرد دچار بیماری شد ، دوره بیماری و خون دل خوردن ها به اندازه  که آماده رفتن بشه طول کشید و وقتی خدا خوب حسابش رو صاف کرد پر کشید ، اون داشت حسابش رو با خدا صاف میکرد و این وسط آدمهای بدبختی هم بودن که خدا وسیله قرارشون داده بود ، هم خودشون آزمایش میشدن و هم روح پیرمرد رو با خون دل دادن هاشون صیقل میدادن!
و حالا وقتی به دیدنش میرم بهشت صادق...یاد اون شب میافتم... یادم میفته که باید به فکر کفشهای آهنی ام باشم..که یه روزم نوبت منه...که ممکنه نتونم جبران کنم.
نمی دونم ما چقدر به شهدا نزدیکیم...اصلا شهیدی پیدا میشه که اون دنیا اسم ما رو هم ببره!؟ بگه صبر کنین ، این رو من میشناسم، بدین دستش رو به من! مهمون خونمون بوده ...آل یاسین خونده..واسه امام حسین گریه کرده!
یعنی میشه؟

ر. آوینی


  • خادم الشهدا