تاریخ شهادت: 26/8/61 سومار گلزار: بهشت صادق فریمان
به نام خداوند
درهم کوبنده ی ستمگران وصیت خود را آغاز می نمایم.
و لا تحسبن الذین
قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون؛ و آن ها که در راه خدا به
شهادت می رسند مپندارید که مردگانند، بلکه زنده اند و نزد خداوند روزی دارند.
مادر عزیز و پدر
گرامی، برادران و خواهران مهربانم! همان طور که می دانید ما در دوره ای زندگی می
کنیم که انقلابی بزرگ و الهی در مملکتمان رخ داده است. انقلابی که زنده کننده ی
اسلام و سنت رسول الله و ائمه ی معصومین است و سال ها برای به ثمر رسیدن تلاش
گردیده و تلاش کرده ایم.
انقلابی که توانسته پایه های ظلم و جور در هزار
و پانصد ساله ی شاهنشاهی سرنگون و دست عمالش را از این مرز و بوم عزیز و کوتاه و
ثروت های ملی ما را به غارت می برند، برای همیشه قطع شود و این انقلاب توانسته
الگویی شود برای مستضعفین جهان و بزرگ ترین ضربه بر پیکر استعمارگران شرق و غرب و
مهم ترین عاملی که در پیروزی این انقلاب بزرگ نقش داشته است، رهبری امام عزیزمان و
جان فشانی جوانانی بوده است که از روی اخلاص، جان خود را در طبق اخلاص نهاده و از
اولین روزهای انقلاب در کلیه ی جوانب فعالانه شرکت داشته اند.
و این که این جنگ
را بر ما استعمارگران و مستکبرین جهان توسط رژیم بعث عراق به شکست انقلاب ما بر ما
تحمیل کرده اند بر ما واجب است که به ندای رهبر عزیزمان لبیک گفته و فعالانه از
پیر و جوان در جبهه ها حضور بهم رسانیم که این حضور هم برای ما وظیفه و هم دفاع از
اسلام و رضایت پروردگار خواهد بود، چون که این انقلاب یکی از نعمت های بزرگ الهی
می باشد که نصیب ما ایرانیان و ملت مسلمان شده است و باید در حفظ آن کوشا باشیم؛ و
چون سرپیچی از اوامر رهبری سرپیچی از خداوند می باشد این را خوب می دانیم روحیه و
نیروی ایمانی را که در بسیجیان و ملت و جوانان شهادت طلب سراغ داریم پیروزی ما بر
صدام و صدامیان حتمی می باشد، چون ما از نیروی ایمانی و پیروی دستورات اسلام و
فرمان رهبری می باشیم، یا کسانی که در این انقلاب در داخل کارشکنی می کنند باید
قاطعانه مبارزه کرد. جنگ کمبودهایی را هم به دنبال خواهد داشت که باید با کمبودهای
آن ساخت تا در آینده با افتخار زندگی کنیم.
اما مادر جان! می دانم که هر مادر آرزو دارد که
فرزندش همیشه در کنارش باشد و تحمل دوری او را ندارد، ولی شما بدانید امروز روز
امتحان الهی و آرزوی ما پیروزی اسلام است بر کفر جهانی. پس آرزوی هر مادری هم باید
همین باشد که اطاعت و اجرا نمودن دستورات الهی بر همه واجب می باشد.
مادر جان! ما همه
امانتی هستیم از جانب خداوند در این دنیای خاکی و پر از زرق و برق و تجملات زود
گذر که هیچ گونه دوامی نداشته و باقی نمی ماند و چیزی که برای انسان باقی می ماند
اعمال شایسته و اطاعت از خداوند می باشد که در حیات ابدی به درد انسان خواهد خورد
که همانا یکی از این اعمال، معامله با خداوند یعنی جهاد می باشد که انسان، جان
ناقابل خود را مورد معامله با خداوند قرار دهد. ان شاء الله که مورد قبول درگاه
احدیت قرار گیرد.
مادر جان! در پایان از شما می خواهم که برای
پیروزی رزمندگان بر دشمن دعا کنید و از پدر عزیزم می خواهم که اگر خطایی از بنده
سر زده مرا مورد عفو و بخشش خود قرار دهد. از کلیه ی برادران و خواهران آرزوی بخشش
دارم و محتاج دعای همگی شما هستم. چنان چه لیاقت شهادت را خداوند منان نصیب این
بنده ی حقیر و ناچیز خود گردانید، برای من گریه نکنید و از شما عاجزانه خواستارم
که پیرو خون شهیدان و ادامه دهنده ی راه آنان باشید، تا پیروزی کامل رزمندگان
اسلام بر کفر صدام و استعمارگران شرق و غرب.
و وصیت می نمایم
که اگر سعادت یافتم و شهید شدم مرا در بهشت صادق در جوار شهیدان شهرمان فریمان دفن
نمایید و مجدداً از پدر و مادر و برادران و خواهران و کلیه ی اقوام و دوستان طلب
مغفرت می نمایم و تا جایی که یادم هست از کسی بدهی ندارم و چنان چه کسی سراغ طلب
از من نمود از پول خودم پرداخت نمایید و چند روزی هم روزه و نماز که احتمالاً
بدهکار می باشم برایم به جا آورید. همگی شما را به خدای بزرگ می سپارم و آرزو دارم
که همیشه در زندگی صبور و پیرو دستورات رهبری باشید.