- ۰ نظر
- ۱۶ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۴۸
شیعه بر پایهی اعتقاد ژرف و بینش عمیق آگاهانه، شهید را شاهد و حاضر در جامعهی خود میبیند و به زندگی واقعی پس از مرگ او ایمان کامل دارد و به همین لحاظ در برابر وی به گونه ی یک انسان زنده و حاضر سلام میکند، یعنی به صورت مخاطب و حاضر سلام میکند نه به صیغهی غایب. زیرا شهید زندهی همیشه تاریخ است.
وقتی برادرم به خوابم آمد...
من مدتی در تاکسی تلفنی کار میکردم. در ساعاتی که در نوبت سرویس بودم، در کنار سایر رانندگان مینشستیم و از هر دری صحبت میکردیم، مدتی گذشت و صحبتهای ما رنگ و بوی غیبت از دیگران به خود گرفت. تا این که شبی احمد را در خواب دیدم. او دست مرا گرفت و به نقطهای برد که عدهای با صورتهای حیوانی و در ظرفی کثیف، در حال خوردن خون و کثافت بودند. خیلی ترسیده بودم. گفتم احمد اینها کی هستند؟!
نگاهی به من انداخت و گفت:
-این ها کسانی هستند که غیبت دیگران را میکنند و غذایشان کثافت و آلودگی است! تو که دوست نداری از آنها باشی؟ ...
صبح که از خواب بیدار شدم، رفتم به آژانس و انصراف خودم را از ادامهی همکاری اعلام کردم.
راوی: برادر شهید
مهمان حق
آن قدر به جبهه می روم تا شهید شوم
زندگی نامه
احمد اسحاقی، فرزند علی، در دوم فروردین ماه سال 1348 در شهر فریمان و در خانوادهای مذهبی پا به عرصهی حیات گذاشت. تحصیلات ابتدایی را که به پایان رساند، با راهنمایی و هدایت پدر، قرآن را نیز به خوبی فرا گرفت. پس از آن برای ادامهی تحصیل وارد مدرسهی راهنمایی شد.
با شروع تظاهرات خیابانی در سالهای قبل از پیروزی انقلاب، در راهپیماییها فعالانه شرکت کرد و در این زمینه نقش موثری داشت.
در مقطع راهنمایی بود که انقلاب به پیروزی رسید و او با این که سنش تازه به نوجوانی رسیده بود با حضور در پایگاههای مقاومت بسیج به حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی پرداخت و شبهای متوالی در سطح شهر به اتفاق سایر دوستاناش به گشت زنی مشغول بود تا مانع تحرکات ضدانقلاب شود.
با آغاز جنگ تحمیلی، او که عشق اسلام و دفاع از میهن اسلامی در وجودش موج میزد، پس از طی دورههای آموزشی، عازم جبهههای حق علیهی باطل شد. وی از تاریخ 13/11/1361 تا 16/2/1362 در جبهههای جنوب به مصاف با دشمن بعثی پرداخت و حماسهای ماندگار از خود برجای گذاشت.
در همین ایام در پی بمباران شیمیایی دشمن زبون، دچار مسمومیت شد و به ناچار جهت مداوا جبهه را ترک کرد. در مدت استراحت و نقاهت، بیکار ننشست و به شغل کارگری مشغول شد، تا باری از مشکلات خانواده بردارد. پس از مدتی و بعد از مداوای جراحات ناشی از مسمومیت شیمیایی دوباره قصد جبهه کرد و بلافاصله در قالب طرح راهیان کربلا، عازم جبهه شد.
و سرانجام احمد اسحاقی پس از دو ماه حضور در خط مقدم و مصاف با خصم زبون در بیست و هشتم بهمن ماه سال 1364 در منطقه فاو و در عملیات والفجر 8 بر اثر اصابت ترکش به ناحیهی سر به فیض عظیم شهادت نائل گشت و پیکر مطهرش را پس از تشییع در شهر فریمان در گلزار شهدای بهشت صادق این شهر به خاک سپردند.
کتاب: کوی شهید تقوی فریمان
پس از پایان مقطع راهنمایی، وارد دبیرستان شهید بهشتی شد و اول متوسطه، مصادف با اولین سال جنگ بود. حسن نصری به عشق دفاع از میهن اسلامی قصد رفتن به جبهه را داشت که به علت پایین بودن سن، از اعزام او خودداری کردند.
حضور در پایگاههای مقاومت بسیج و عضویت فعال در حزب جمهوری اسلامی فریمان در کنار تحصیل از جمله فرازهای درخشان زندگی او در این مقطع سنی است. در سال 1361 هم زمان با تحصیل در پایه دوم متوسطه، مصمم به حضور در جبهه شد و با اصرار فراوان، سرانجام موفق شد در تاریخ 6 مرداد ماه سال 1361 به مدت بیش از 4 ماه در کردستان حضور داشته باشد.
پس از آن در تاریخ 18/10/1361 به فریمان آمد و ادامهی تحصیل داد. مجدداً در تاریخ 4/12/1361 به جبهه رفت و 15 روز بعد بر اثر اصابت ترکش به قفسهی سینه مجروح شد و پس از 5 ماه بستری و مداوا که مدتی از آن را در بیمارستان شهر شیراز گذراند و شرکت در امتحانات، سال دوم متوسطه را در آذرماه 1362 با موفقیت پشت سر گذاشت.
حسن مجدداً در تاریخ 26/11/1362 عازم جبهه شد و این بار در منطقه مهاباد در حین پاکسازی منطقه و درگیری با ضدانقلاب و کومله در تاریخ 31/3/1363 در ماه مبارک رمضان به فیض شهادت نائل آمد.
پیکر مطهر این شهید والامقام را پس از طواف در حریم قدس رضوی، در گلزار شهدای بهشت صادق فریمان به خاک سپردند.
مبادا حقی بر گردن ما بماند...
رعایت کردن حقالناس آثار و تبعاتی برای انسان دارد. در حدیث آمده است تمام گناهان انسان با توبه بخشیده میشوند، غیر از حقالناس. یعنی کسانی که حق دیگران بر گردن آنها مانده است جز با ادای حق دیگران، یا رضایت گرفتن از آن اشخاص گناهان بخشوده نمیشود. حتی اگر انسان روزههای زیاد بگیرد یا تمام عمرش نماز شب بخواند، هیچ تاثیری در گناه ظلم بر دیگران ندارد.
در حدیث داریم که با اولین قطرهی خون شهید، همهی گناهانش بخشیده میشود، غیر از حقوق مردم و این نشان دهندهی اهمیت حق دیگران است که حتی با شهادت، که بالاترین فضیلت ممکن هست گناه ظلم بر حق دیگران بخشیده نمیشود.
البته ذکر این نکته ضروری است که خداوند متعال به خاطر ارزش و مقام والای شهید، کفالت پرداخت کلیهی حقوق او به دیگران را بر عهده گرفته است و آن چه از روایات بر میآید این است که خداوند متعال در این گونه موارد آن قدر به صاحب حق، لطف و عنایت خواهد کرد تا او از حق خود نسبت به شهید بگذرد.
بدهیام را بپردازید
یک شب پدرش خواب دید که حسن به او گفته بود مقداری بدهی دارم که در وصیتنامهام به آن اشاره کردهام. لطفاً آنها را پرداخت کنید.
دفتر را آوردیم دیدیم وصیت کرده 100 تومان به حساب 100 امام واریز کنیم و 100 تومان دیگر هم به سایر دوستانش بدهکار بوده است.
راوی: مادر شهید
شهیدسیدمهدی تقوی، پیرو راسخ ولایت و امام و عاشق و دل باختهی جبهه و شهادت بود. در اکثر نوشتهها و نامههای او توصیه به اطاعت از امام و امر به حجاب دیده میشود.
سرانجام در غروب روز هیجدهم بهمن ماه سال 1360 در منطقه عملیاتی چزابه پس از اقامهی نماز جماعت و بعد از نبردی نابرابر با دشمن زبون در حالی که جمعی از سربازان دشمن بعثی را به اسارت گرفته بود و به سمت نیروهای اسلام هدایت میکرد، بر اثر اصابت گلولهی مستقیم دشمن به ناحیهی سر، شربت شهادت را سر کشید.
پیکر مطهر این شهید همیشه جاوید پس از تشییع در قطعهی شهدای بهشت رضا (سلام و صلوات الهی بر ایشان باد) مشهد آرام گرفت.
پرورده دامان سیادت، تقوی بود
آن صفدر میدان شهامت، تقوی بود
آن کو که به چزابه در سجده ی بهمن
نوشید سحر، جام شهادت، تقوی بود