فرزند راستین انقلاب
پس از پایان مقطع راهنمایی، وارد دبیرستان شهید بهشتی شد و اول متوسطه، مصادف با اولین سال جنگ بود. حسن نصری به عشق دفاع از میهن اسلامی قصد رفتن به جبهه را داشت که به علت پایین بودن سن، از اعزام او خودداری کردند.
حضور در پایگاههای مقاومت بسیج و عضویت فعال در حزب جمهوری اسلامی فریمان در کنار تحصیل از جمله فرازهای درخشان زندگی او در این مقطع سنی است. در سال 1361 هم زمان با تحصیل در پایه دوم متوسطه، مصمم به حضور در جبهه شد و با اصرار فراوان، سرانجام موفق شد در تاریخ 6 مرداد ماه سال 1361 به مدت بیش از 4 ماه در کردستان حضور داشته باشد.
پس از آن در تاریخ 18/10/1361 به فریمان آمد و ادامهی تحصیل داد. مجدداً در تاریخ 4/12/1361 به جبهه رفت و 15 روز بعد بر اثر اصابت ترکش به قفسهی سینه مجروح شد و پس از 5 ماه بستری و مداوا که مدتی از آن را در بیمارستان شهر شیراز گذراند و شرکت در امتحانات، سال دوم متوسطه را در آذرماه 1362 با موفقیت پشت سر گذاشت.
حسن مجدداً در تاریخ 26/11/1362 عازم جبهه شد و این بار در منطقه مهاباد در حین پاکسازی منطقه و درگیری با ضدانقلاب و کومله در تاریخ 31/3/1363 در ماه مبارک رمضان به فیض شهادت نائل آمد.
پیکر مطهر این شهید والامقام را پس از طواف در حریم قدس رضوی، در گلزار شهدای بهشت صادق فریمان به خاک سپردند.
مبادا حقی بر گردن ما بماند...
رعایت کردن حقالناس آثار و تبعاتی برای انسان دارد. در حدیث آمده است تمام گناهان انسان با توبه بخشیده میشوند، غیر از حقالناس. یعنی کسانی که حق دیگران بر گردن آنها مانده است جز با ادای حق دیگران، یا رضایت گرفتن از آن اشخاص گناهان بخشوده نمیشود. حتی اگر انسان روزههای زیاد بگیرد یا تمام عمرش نماز شب بخواند، هیچ تاثیری در گناه ظلم بر دیگران ندارد.
در حدیث داریم که با اولین قطرهی خون شهید، همهی گناهانش بخشیده میشود، غیر از حقوق مردم و این نشان دهندهی اهمیت حق دیگران است که حتی با شهادت، که بالاترین فضیلت ممکن هست گناه ظلم بر حق دیگران بخشیده نمیشود.
البته ذکر این نکته ضروری است که خداوند متعال به خاطر ارزش و مقام والای شهید، کفالت پرداخت کلیهی حقوق او به دیگران را بر عهده گرفته است و آن چه از روایات بر میآید این است که خداوند متعال در این گونه موارد آن قدر به صاحب حق، لطف و عنایت خواهد کرد تا او از حق خود نسبت به شهید بگذرد.
بدهیام را بپردازید
یک شب پدرش خواب دید که حسن به او گفته بود مقداری بدهی دارم که در وصیتنامهام به آن اشاره کردهام. لطفاً آنها را پرداخت کنید.
دفتر را آوردیم دیدیم وصیت کرده 100 تومان به حساب 100 امام واریز کنیم و 100 تومان دیگر هم به سایر دوستانش بدهکار بوده است.
راوی: مادر شهید
- ۹۴/۰۳/۰۸