- ۰ نظر
- ۱۱ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۰۳
نام شهدا در وصیتنامه شهید رفویی:
شهید حسن رفویی که از شهدای اهل قلم فریمان است، در فرازی از وصیتنامهی خود، در قالب متنی زیبا و پر مفهوم، نام فامیلی 32 تن از شهدای فریمان را ذکر میکند. در وصیتنامهای که در زیر میخوانید، اسامی شهدای به چشم میخورد:
امت حزب الله! ای عزیزانی که با دلیری و شجاعت، جهادهای صغیری را با تنی قوی و روانی سالم پشت سر گذاشته و بنا به امر محمد هاشمی، تقوی را پیشه ساخته و کرداری شایسته از خود به جای گذارید و در صفوف مقدم جبهه، لعل برگهایتان را تبدیل به لعل بدخشان نمودید، و با لبیک به ندای افقهی مجاهد، چون امام امت برای برپایی حکومت توحیدی با دلشادی تمام، سودابههایتان را تقدیم داشتید، و مستغنی از نوای یزدانی که شامل حالتان گشته بود و در سجودی خونین، در مساعی از یک غدیری بزرگ با قربانی نمودن عباسهایتان دست نیاز به سوی مالکی مطلق دراز و در مسجد جامعی راه سعادت را مسعودی و با قرآنی حزین، کمیل را نغمهگر شدید، و لبخندهای باقرتان از این عمل شکفته شد، و از کریم(کاظمیان) خواستید که: خدایا خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار و اینک خداوند شما را مقام محمودی عنایت کرده و در نوروزی فرخنده، با نمرهای بزرگ، اعتباری خاص به شما بخشیده و شما را حمید مخلوق گردانیده، تا جایی که فرشتگان خدا به میزبانی شما افتخار می کنند، و اینک بشنوید وصیت حسنتان را که در راه معبود حقیقی خویش هم چون دیگر شهدایتان جعفری، صحرابین و... جان خویش را نثار کردند که وصیت من و وصیت همهی شهدای انقلاب اسلامی است بخوانید و به آنها عمل کنید، بخوانید و به آنها عمل کنید، بخوانید و به آنها عمل کنید.
حسن رفویی مدتی را نیز در دادسرای انقلاب اسلامی تربت جام مشغول به فعالیت بود و در سال 1364 در پی اعزام کاروان راهیان کربلای 2 ، همراه این کاروان شد و مجدداً خود را به جبهههای نبرد حق علیهی باطل رساند.
بعد از گذشت 45 روز حضور در خط مقدم، متوجه شد که عملیاتی دیگر در پیش است، او تاب ماندن در قفس خاک را نداشت، لذا ماندن را بر رفتن ترجیح داد و سرانجام در 22 بهمن ماه سال 1364 و شب عملیات والفجر8 که با رمز مقدس یا زهرا (سلام الله علیها) آغاز شد، هنگام عبور به وسیلهی قایق از رودخانه، مورد اصابت گلوله ی دشمن زبون قرار گرفت و به لقاء الله پیوست.
پیکر مطهر این شهید والامقام در مراسم باشکوهی در فریمان تشییع و در گلزار شهدای بهشت صادق این شهر به خاک سپرده شد.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیهی ایران اسلامی، کلاس درس را رها کرد و به فرمان امام امت، عازم جبهههای حق علیهی باطل شد و چندین بار از طریق جهاد، سپاه و بسیج در جبهههای میمک، سومار، سوسنگرد، آبادان و اهواز، حماسههای جاودانی از خود برجای گذاشت.
سال پایانی تحصیل در مقطع متوسطه را که هم زمان شده بود با حضور فعالاش در جبهه با موفقیت و به صورت متفرقه به پایان رساند و مدتی بعد در آزمون ورودی تربیت معلم شرکت کرد و پذیرفته شد و در مرکز تربیت معلم شهید بهشتی مشهد، در رشته دبیری دینی و عربی مشغول به تحصیل شد.
در کنار همه ی اینها مطالعهی بخشهایی از کتابهای جامعالمقدمات و منطق و نیز حضور فعال و درخشان در عرصهی ورزشی و کسب عنوانهای اول و دوم در رشتههای والیبال و فوتبال، فرازی دیگر از زندگی شهید حسن رفویی را شکل میدهد.
هم چنین عضو فعال و موثر گروه تئاتر امور تربیتی فریمان بود و در نمایشنامهی «هم سنگر مرا بشناس»، به ایفای نقش پرداخت. این گروه چندین بار در فریمان، شهرهای دیگر خراسان و حتی غرب کشور به روی صحنه رفت و مورد استقبال مردم قرار گرفت.