انواع کار فرهنگی منفی
ابعاد کار فرهنگی به دلیل عرصه وسیع فرهنگ در جامعه، گسترده است و در چگونگی حرکت در این مسیر امکان خطا رفتن و منحرف شدن وجود دارد. ارتقاء سطح آگاهی نسبت به انواع کار فرهنگی بر اساس وضعیت حاکم بر جامعه اعم از اوضاع فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می تواند جهت کار ما را در عرصه فرهنگ روشن نماید و ما را از افتادن به بیراهه حفظ کند
بیتردید در شناخت راه و عوامل مؤثر در حرکت فرهنگی بدون داشتن راهنما و استفاده از تجربیات دیگران به نتیجه مطلوبی نخواهیم رسید و شاید تکرار اشتباهات آن ها را مرتکب شویم . پس باید با استفاده از متولیان و کارشناسان امر فرهنگی نقشه راهی را تدوین نمود تا دچار خطای کمتری شویم.
نکته ی دیگر این که نوع نگرش به کار فرهنگی نیز در این امر مؤثر
است. و کوتاه نگری و کوتاه اندیشی باعث می شود تا برخی از کارها و افکار مختلف که
در این مقوله وارد می شود را نادیده بگیریم و دچار اشتباه شویم.
مقام معظم رهبری در تبیین این اندیشه و تشریح کارهای منفی فرهنگی،
آن ها را به سه نوع تقسیم می کنند که نوع اول آن را در اجتماع لازم می دانند و نوع
دوم را ناشی از عدم آگاهی و اطلاع کافی افراد از انجام کار غلط می دانند و نوع سوم
را بسیار خطرناک و غیر قابل اغماض معرفی می کنند.
استفاده از بیانات و خط مشی های ایشان می تواند همه نیاز ما را در
تدوین برنامه های فرهنگی و جلوگیری از اشتباه و انحراف برطرف نماید . متن کامل
سخنان ایشان که در دیدار ناشران شرکت کننده در نمایشگاه کتاب در تاریخ 28/2/78
منتشر گردیده بدین شرح می باشد:
...من در ذهن خودم، کار فرهنگی منفی را - یعنی آن چیزی که از نظر ما و
با معیار ما بد است - به سه نوع تقسیم می کنم:
یک نوع، آن نوشته یا کتابی است که یک منطق یا سخنی را ارائه می دهد
که از نظر ما آن سخن غلط است. یک فکر است، یک پیشنهاد است، یک نظر است، در هر
زمینه ای ممکن است؛ لیکن فقط آن صاحب نظر مخالف، در فکر این است که نظر مخالف خودش
را مطرح کند و هیچ انگیزه ای دنبال آن نیست. طرح چنین فکر مخالف و غلطی - از نظر
ما - در جامعه، مفید است؛ بودنش از نبودنش بهتر است؛ زیرا اگر اندیشه غلط طرح
نشود، اندیشه درست نمی جوشد. این منطقی است و ما مایلیم آن چیزی که از نظر صاحبش
البته درست است، اما از نظر ما غلط است، منتشر شود؛ در حوزه های مختلف هم منتشر
شود؛ کما این که مثلاً در عالم فقاهت، یا در عالم فلسفه - حالا آن بخش کار ما؛
یعنی فلسفه اسلامی - و بقیه مباحث علمی، کسانی چیزهایی را می نویسند که از نظر یک
جمع دیگر غلط است. آن ها هم جوابش را می نویسند؛ نتیجه این می شود که مطلب رشد
پیدا می کند، پرورش پیدا می کند، ذهن ها قوی می شود و سخن و علم پیش می رود.
نوع دوم کار که غلط است، این است که انگیزه آن صرفاً ارائه یک سخن
علمی یا یک نظر فلسفی یا اجتماعی یا سیاسی نیست؛ بلکه جزئی از چارچوب یک طرح
براندازی است. نشر این هم مضرّ است. دشمن وقتی که می خواهد با ابزار فرهنگی به
کشور و جامعه و نظامی حمله کند، چیزهایی را هدفمی گیرد، که به نظر من امروز در کشور ما چنین چیزهایی هست. هم در
عالم کتاب هست، هم در عالم مطبوعات هست، هم در عالم هنر هست. البته وقتی ما می
گوییم که این فکر غلط، یا این طرح غلط، یا این سخن نادرست، در چارچوب یک طرح
امنیتی و براندازی قرار دارد، ممکن است صاحب آن اندیشه، مطلقاً نداند که چه کار می
کند! این به معنای آن نیست که خود او هم در آن طرح براندازی یا خرابکاری شریک است؛
نه، گاهی اصلاً او هیچ سهمی ندارد، اما دشمن از او استفاده می کند. این جا یک
انسان خیرخواه، به مجرّد این که دید از سخن او، از حرف او و از کار او به عنوان
جزئی از یک مجموعه خرابکاری در این کشور استفاده می شود، اگر خود او به این کار
براندازی یا خرابکاری مایل نیست، فوراً عقب می کشد. قاعده اش این است؛ اگر عقب
نکشید، پس او هم سهیم و شریک است. این، نوع دوم از اندیشه های غلط است.
نوع سوم، آن کار فرهنگی ای است که اثرش آنی است و قابل پاسخگویی
نیست. مثل این که در جامعه ای بیایند عکسهای مستهجن جنسی را به شکل
وسیعی در میان جوانان پخش کنند! شما چطور می خواهید این را جواب دهید؟! اصلاً قابل
جواب دادن است؟! این اصلاً قابل جواب دادن نیست. وقتی که یک اثر هنری و یک نوشته و
یک عکس، یک تأثیر ویرانگر اخلاقی دارد، این قابل پاسخگویی نیست. جلوی این کار
فرهنگی را باید گرفت؛ این آن ممیّزی واجب است که در جنجال علیه ممیّزی و سانسور
نباید هدف را گم کرد. من وظیفه ی نظام می دانم، وظیفه وزارت ارشاد می دانم، وظیفه
ی شما که ناشرید می دانم، که وقتی چنین چیزی مطرح می شود، شما اجازه ندهید و کمک
نکنید. این هیچ ربطی ندارد به این که ما با فکر آزاد موافقیم یا مخالفیم. طبیعی
است که ما با آزادی هایی مخالفیم؛ مگر کسی شک دارد؟ ما با بعضی از آزادی ها
مخالفیم. ما با آزادی های جنسی مخالفیم؛ ما با آزادی گناه مخالفیم و این کاری است
که مردم را به این طرف سوق می دهد. همین الان در کتاب های ما هست؛ کتاب های منتشر
شده الان وجود دارد. اگر خوف این نبود که با گفتن من، نام یک اثر غلطی تکرار شود،
اسمش را می گفتم. کتابی که جوانان را به طور واضحی، با شیوه های هنری، به سمت گناه
سوق می دهد! این یک مسأله فکری نیست که ما بگوییم حالا این کتاب منتشر شود، ما هم
جوابش را منتشر کنیم؛ این جواب ندارد! ... »
- ۹۲/۱۰/۱۱