هیئت مذهبی جامعة الحسین علیه السلام فریمان

هیئت مذهبی جامعة الحسین علیه السلام فریمان

فکر ،حرکت عقل است و ذکر،حیات دل. هیئت آمیزه ای است از فکر و ذکر. هیئت،محل گردآمدن به دور شمع است،پروانه وار. هیئت یعنی شبی که پروانه ها به دور شمع،بال می زنند. یعنی صدای نور شمع،که پر را می سوزاند و ناله می آفریند. ارزش هیئت به شمع آن است نه به جمع ما ناپروانه ها،که به ادای بال و پر زدن دل خوشیم.
اینجا خیمه جامعه الحسین فریمان در فضای مجازی ست. هیئتی که بیش از 15 سال پیش با ذکر یا مهدی و با استعانت از ارواح مطهر 380 شهید فریمان شکل گرفت. و امروز بعد از سال ها، بیرق هیئت به نام حضرت سیدالشهداء افراشته می شود. امروز هم برای شهید شدن فرصت هست، باید دل را صاف کرد...

یادآوری: چنانچه از شهدا و رزمندگان فریمانی و فعالیتهای اجتماعی در فریمان عکس، سند، فیلم و ... در اختیار دارید، برای انتشار به رسم امانت به ما بسپارید
.................................
خراسان رضوی- فریمان
صندوق پستی: 188-93916
پیام کوتاه: 3000502600
کانال تلگرام: jameatolhosein@

پایگاه عبری‌زبان «اسرائیل دیفنس»، ۵ سال پس از آغاز جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان و حزب‌الله در گزارشی به نقل از محافل اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نوشت که این رژیم دو فرصت را که یکی در آغاز جنگ ۳۳ روزه بوده است برای ترور سید حسن نصرالله از دست داده است و پس از این از پی بردن به محل اختفای وی عاجز مانده است.اسرائیل دیفنس نوشت، اسرائیل پس از آنکه تصمیم گرفت نصرالله را ترور کند، وی مخفی شد و فرصت از دست رفت و همه تلاش‌های نیروی هوایی اسرائیل به شکست انجامید.بنا بر گزارش نهادهای اطلاعاتی نظامی اسرائیل، حداقل دو فرصت برای ترور دبیر کل حزب‌الله لبنان وجود داشته است که از دست رفته است؛ اول روز به اسارت گرفته شدن «اودی گلد فاسر» و «الداد رگیو» دو نظامی اسرائیلی است. همان روز نصرالله عصرهنگام در یک دیدار مطبوعاتی و در جمعی از مردم در قلب بیروت حاضر شد؛ جایی که می‌شد از طریق هواپیما آن را بمباران و او را ترور کرد.فرصت دوم نیز در ۲ شبانه روز اول جنگ [۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶] بود که نصرالله بسیار عادی و بدون اینکه نگران زندگی خود از طرف اسرائیل باشد، رفتار می‌کرد. دو شب اول جنگ فرصت دیگری بود که اسرائیل از دست داد. نهادهای اطلاعاتی اسرائیل متعقدند که رهبر حزب‌الله آن دو شب در خانه خود در ضاحیه بوده است ولی نصرالله پس از آنکه پل‌های نزدیک ضاحیه بمباران شد، مخفی شد. آن شب منزل نصرالله بمباران نشد و همین امر، کافی بود تا نصرالله منزل را ترک کند. شب سوم ضاحیه بمباران شد.در این گزارش اذعان شده است که از شب سوم به بعد، اطلاعات نظامی اسرائیل تلاش طاقت‌فرسایی برای پی بردن به مکان اختفای نصرالله به کار گرفت حتی در یک روز یکی از محلات بیروت کاملا با ده‌ها تُن بمب سنگین بمباران شد فقط به این دلیل که اطلاعاتی کاملا ضعیف به اطلاعات نظامی اسرائیل رسیده بود مبنی بر اینکه ممکن است نصرالله در این محله پنهان شده باشد.در همین خصوص، روزنامه الدیار لبنان به نقل از گزارش‌های دیپلماتیک اروپایی اعلام کرد که نام دبیر کل حزب‌الله لبنان که در مقطعی از لیست ترور موساد خارج شده بود، به دلیل داشتن شخصیت ممتاز و تاثیرگذار بر سطح وسیعی از افکار عمومی جهان عرب و ساکنان اسرائیل به لیست ترور بازگشت.

  • خادم الشهدا
همه با هم دعا کنیم

امسال نیمه شعبان، شب نیمه، ساعت 11 ،همه باید دعای فرج را بخوانید. دوره سال هم این برنامه راترک نکنید. هر روز به قدری که وقتتان اجازه می دهد قرآن بخوانید، به خود ولی عصر هدیه کنید. اگر این کار را عمل کنید، تو، دوره سال هر روز بالاترین گوهر را که کلام الله است قرائت کنی، به او هدیه کنی ، شب بیست و سوم رمضان که شب قدر است دفتر عملت به امضای او می رسد، آیا با تو چه معامله خواهد کرد؟

افسوس که عمر گذشت و ما از این زندگی بهره ای که باید نبردیم. شما جوان اید! از دوران جوانی کار کنید، قرآن را هر روز ترک نکنید، به امام زمان هدیه کنید، اگر یک گِلی را کنار دسته گُل بگذاری، روز اول اثری نمی بینی اما اگر یکماه این گِل کنار آن گُل بود بعد که برداشتی می بینی بوی گُل می دهد. دل من و تو هم این جور است، یک روز قرآن بخوانی مثل گِلی است که یک روز کنار گُل است، اما اگر یکسال هرروز قرآن بخوانی، آن هم قرآن را به او هدیه کنی، به این هدیه برمی گردد به او، دیگر کار، کارتو نیست؛ می شود از من و تو هدیه ای به سلیمان زمان. آن وقت او به کرمش با ما چه معامله خواهد کرد؟! این است مقام ، منصب، این است راه ارتباط با ولی عصر.

شما تصور می کنید که او از نظرها پنهان است ولی خبر ندارید که چشم ها از دیدن او محروم است اما اشعه انوار او برهمه این دلها می تابد. خودش فرمود: ما شما را فراموش نمی کنیم، ما مراعات شما را از دست نمی دهیم. همه شما تحت نظر او اید، سعی کنید از این نظر بیگانه نشوید. نماز را اول وقت بخوانید، رابطه را با خدا حفظ کنید، قرآن را هر روز بخوانید، به او هدیه کنید. با این دو عمل ، هم به مبدأ عالم مرتبط اید، هم به حجت او، سعادت دنیا وآخرت نصیب همه شماست.

فراخوان آیت‌ الله‌ وحید خراسانی

اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه وعلی آبائه، فی هذه الساعة وفی کل ساعة ولیا وحافظا وقائدا وناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه أرضک طوعا وتمتعه فیها طویلا.

اللهم أصلح کل فاسد من أمور المسلمین، اللهم صل وسلم علی ولیک وحجتک صاحب العصر والزمان عدد ما فی علمک، بحق محمد وآله الطاهرین، والحمد لله رب العالمین.

بخشی از سخنان آیت الله وحید خراسانی در مشهد


  • خادم الشهدا

آنچه می‌خوانید خاطراتی از خانم زهرا مصطفوی دختر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی است:

آنچه از دوران بچگی یادم هست، این است که من حدود ۸ ساله بودم، خواهرم ده سال و خواهر بزرگترم (همسر آقای اشراقی) ۱۲ سال داشت. ما با بچه‌های منزل همسایه سمت چپ‌ خانه که منزل آقای کمالوند بود، عروسک‌‌بازی می‌کردیم... گاهی هم گرگم به هوا بازی می‌کردیم. امام به ما گفته بودند منزل آقای کمالوند نرویم.

ایشان از علما و از دوستان امام بودند. این دوستی هم قصه جالبی دارد. به ما گفته بودند به آنجا نروید. هر وقت می‌خواهید بازی کنید، دخترشان - که اسمش طاهره‌خانم بود - بیاید پیش شما. پشت‌ بام‌های منزل ما به یکدیگر راه داشت. ما همگی بچه بودیم، ولی آنها نوکر ۱۴- ۱۵ ساله‌ای داشتند که به تازگی صدایش دورگه شده بود. به همین جهت آقا دستور داده بود شما نباید به منزل آنها بروید.

وقتی آقا از مسجد سلماسی برمی‌گشتند و به طرف منزل می‌آمدند، از پشت کوچه صدای گرگم به هوای ما بچه‌ها را شنیدند. وقتی به منزل آمدند، از کارگرمان - زیور - پرسیدند: «بچه‌ها کجا هستند؟» او جواب داد: «منزل آقای کمالوند.» گفتند: «برو بگو بیایند.» ما خیلی ترسیدیم. برگشتیم به منزل و سه‌تایی توی زیر زمین رفتیم، خطاب امام، بیشتر به خواهر بزرگترم بود که مکلف شده بود. امام یک چوب نازک خشک را برداشتند و محکم به لبه دیوار زیرزمین زدند و گفتند: «من نگفتم نروید؟ چرا رفتید؟» بسیار هم عصبانی بودند. چوب شکست و یک تکه‌اش به پای خواهرم خورد. بلند شدیم و به اتاق رفتیم و من دیدم پای خواهرم کمی کبود شده است.

شب به آقا گفتم: «خرده چوبی که به دیوار زدید و شکست، به پای صدیقه خورده و پایش کبود شده.» امام پرسیدند: «واقعاً؟» گفتم: «بله.» گفتند: «برو بگو بیاید.» صدیقه خانم آمد و امام پایش را دیدند و به او دیه دادند! من به خودم گفتم ای کاش پای من کبود شده بود! امام تا این حد روی مسائل شرعی دقت داشتند، در حالی که بچه‌شان بود و عمداً هم نزده بودند. با همه انس و توجه و محبتی که امام داشتند، ما از ایشان خیلی حساب می‌بردیم. البته حق با ایشان بود من خیلی شلوغ بودم

  • خادم الشهدا

چیزی در منابع دینی در مورد اختلاف سنی دختر و پسر در امر ازدواج یافت نمی شود ، به طور کلی در آموزه‌های دینی چند چیز در ازدواج به عنوان معیار و شاخص اصلی تعریف شده ، که می‌تواند نقش اساسی در زندگی ایفا کند: مهم ترین آن تقوا ، اخلاق نیکو ، اصالت خانوادگی ، و هم کفو بودن است. ( در مورداین معیارها توضیح داده می شود ). به سن و تفاوت آن میان زن و مرد اشاره نشده است، زیرا عامل موفقیت و سعادت در زندگی، سن نیست، حال چه زن بزرگ‌تر باشد و چه مرد. در تاریخ و در احادیث اسلامی فراوان یافت می شود که افرادی با تفاوت سن های کم یا زیاد با هم ازدواج کردند ، برخی از آن ها موفق بودند و برخی دیگر نا موفق . ‌نظیر ازدواج پیامبر با حضرت خدیجه و عایشه و ازدواج حضرت علی علیه السلام با حضرت زهرا علیها السلام ، و ازدواج امام خمینی که همسرش سیزده سال از او کوچک تر بود .

   در عین حال می‌توان تفاوت سنی زن و مرد را در ازدواج بر اساس سن بلوغ طبیعی و قرار دادی که اسلام مشخص کرده ،یعنی نه سال تمام برای دختران و پانزده سال تمام برای پسران ، یعنیشش سالاختلاف سنی را معیار قرار داد ، اگر چه با وجود عوامل مهم‌تر که بیان شد، تفاوت سنی اهمیت چندانی ندارد. اما لازم است در موضوع اختلاف سن به نکاتی توجه شود :

 1- اختلاف سن در امر ازدواج یک معیار دقیق ، کامل و ثابتی ندارد. می تواند با توجه به افراد و فرهنگ های مختلف بومی ، متفاوت باشد ، یا با توجه به وجود معیارهای اصلی ، این موضوع چندان مهم نباشد . فهمیدن سن مناسب ازدواج و اختلاف سنی در هر دوره و زمانه برای ازدواج موفق ،یک امر تجربی است که می تواند با معیارهایی که انسان ها دارند، متفاوت باشد .

 2- خانم‌ها زودتر به بلوغ عقلی و جسمی می‌رسند . در نتیجه پختگی‌ روانی لازم را زودتر پیدا می‌کنند. خانم‌ها زودتر به بلوغ جنسی می‌رسند . بهتر است به نیازهای آنان زودتر پاسخ داده شود. در نتیجه زایمان و بارداری ، طراوت و شادابی خود را زودتر از دست می‌دهند و تفاوت‌های جسمی آشکار می‌شود. نیازهای جنسی خانم‌ها نیز زودتر فروکش می‌کند، در حالی که در آقایان حتی پس از 80 سالگی نیاز به بچه‌دار شدن و ارتباط زناشویی وجود دارد. با توجه به این چهار نکته ، آمادگی طبیعی جنس زن برای ازدواج و بلوغ اجتماعی بیش تر و زودتر از جنس مرد است . با توجه به این که این وضعیت یک امر طبیعی است، می توان اختلاف سنی تا شش سال را به عنوان یک معیار مطلوب برای همه زمان ها پیشنهاد کرد. ملاک هایى که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود، دو نوع است:

الف: آن هایى که رکن و اساس اند و براى یک زندگى سعادتمندانه حتما لازم اند.

ب: آن هایى که شرط کمال هستند و براى بهتر و کامل تر شدن زندگى اند و بیش تر به سلیقه و موقعیت افراد بستگى دارد.

   مهم ترین مطلبی را که باید در انتخاب همسر به آن توجه داشته باشید، این است که بدانید می‏خواهید شریک زندگی ،همراه ،همدم، همدل ، همراز و همسر انتخاب کنید . یعنی کسی را انتخاب می کنید که می خواهید یک عمر در کنار او زندگی کنید. پس نباید این مسئله مهم و گزینش استثنایی از روی احساسات و بدون دقت و مشورت انجام گیرد، زیرا اگر انسان دچار همسر ناشایست یا نامتناسب و ناهماهنگ شود، کارش بسیار مشکل خواهد بود. مبادا با خود بگویید: فعلاً ازدواج می‏کنم و اگر در آینده نتوانستیم با هم زندگی کنیم، با طلاق از هم جدا می‏شویم. این کار افزون بر این که گناه و لعن و نفرین خدا را همراه دارد ،خلاف عقل و مروت و جوانمردی است .

دسته اول : 1- تدین و دینداری، کسی که پای بند دین نیست، تضمینی وجود ندارد که پای بند رعایت حقوق همسر و ادامه زندگی مشترک باشد. اگر یکی دیندار و دیگری بی دین باشد، زندگی آنان روی سعادت را نخواهد دید. سعادت بدون دیانت محال است. اگر هر دو بی دین باشند، باز تضمینی وجود ندارد که رعایت حقوق یکدیگر را بنمایند. البته منظور از دینداری و تدیّن این است که پای بند ی کامل به اسلام داشته باشند . اسلام را با جان و دل پذیرفته و در عمل به آن کوشا باشند، نه تدین سطحی و بی ریشه و بی عمل. پیامبر(ص) به شخصی که می‏خواست ازدواج کند، فرمود: "علیک بذات الدین؛ (1) بر تو باد که همسر دیندار بگیری". در مورد دیگری فرمود: "کسی که با زنی فقط به خاطر ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به حال خودش وا می‏گذارد . کسی که فقط به خاطر زیبایی با زنی ازدواج کند، در او امور ناخوشایند خواهد دید. کسی که به خاطر دین و ایمانش با او ازدواج کند، خداوند همه آن امتیازات را برایش فراهم خواهد کرد".(2) دیندار بودن، به این است که دارای صفات ذیل باشد: عفت، حجاب، حیا، نجابت، اخلاق خوب، خوش حرف و خوش زبان بودن، اهل نماز و مناجات، علاقه‏مند به قرآن و اهل بیت، ترس از خدا داشتن، آبرو نگه‏دار بودن، اسرافکار نبودن و...

 2- اخلاق خوب از ویژگی‏های لازم و اساسی برای همسر است. پیامبر(ص) فرمود: "اذا جاءکم من ترضون خُلقه و دینه فزوّجوه و ان لا تفعلواتکن فتنة فی الارض و فساد کبیر؛(3) با کسی که اخلاق و دینش مورد پسند باشد، ازدواج کنید. اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد". فردی از امام رضا(ع) سؤال کرد: برای دخترم خواستگاری آمده که امانتدار و متدین است امّا بد اخلاق است. آیا دخترم را به او بدهم؟ حضرت فرمود: "لا تزوّجه ان کان سیئی الخُلق؛(4) اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده". منظور از اخلاق خوب تنها خنده رویی و خوش خلقی نیست، بلکه منظور داشتن صفات و خلق و خوهاى پسندیده از نظر عقل و شرع است. در واقع اخلاق و دین دو ملاک و معیار اصلی در ازدواج و انتخاب همسر است. اگر بخواهیم نمونه هایى از اخلاق خوب و بد را اشاره کنیم ،مى توان موارد زیر را ذکر کرد:

 الف. خوش زبانى و بدزبانى، زبان ترجمان و بیانگر احوال درون است . زبان دریچه اى است از محتویات درون فرد. زبان انسان، آیینه دل اوست .

 ب. بزرگوارى ، کرامت نفس و داشتن روحیه عطا و بخشش ، عفو و گذشت .در برابر آن خسّت و دنائت ،حسادت و تنگ چشمی

 ج. خوش خلقى و داشتن روحیه شاد و بشاش برای خود و نشاط آور و سرور انگیز برای دیگران. نقطه مقابل آن کج خلقى است . کسی که با قیافه ای در هم ریخته ، عبوس ، غم آلود و کسل کننده با دیگران روبرو می شود .

 د.تواضع و حق پذیرى و منطقی بودن ، در برابرش لجاجت،یکدنگی ،خود خواهی ، خود محوری و خود ستایی افراطی و مغرورانه قرار دارد. نمونه اخلاق بد، لجاجت و یکدندگی، تکبر نسبت به همسر، بی ادب بودن، بی وفایی، کینه توزی، سوءظن داشتن، سبکی و هرزگی، کم ظرفیتی و بی تابی، با محبت نبودن و بد چشم بودن است.

 3- اصالت و شرافت خانوادگی: منظور از شرافت خانوادگی، شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعی نیست، بلکه منظور نجابت و پاکی و تدین خانوادگی طرفین است، زیرا ازدواج با یک فرد مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل و ایجاد یک نسل. در ازدواج و انتخاب همسر معقول نیست که انسان بگوید: من می‏خواهم با خود این فرد زندگی کنم و کاری به کار خانواده‏اش ندارم. پیامبر(ص) فرمود: "انظر فی أی شی تضع ولدک فان العرق دساس؛ نیک بنگر که فرزندت را در کجا قرار می‏دهی، زیرا نطفه و ژن‏ها و خصوصیات ارثی، خواه ناخواه منتقل می‏شود و تأثیر می‏گذارد". پیامبر(ص) فرمود: "بنگرید چه کسی را به همسری بر می‏گزینید، زیرا فرزندان، شبیه و مانند دایی های شان می‏شوند".(5) باز حضرت فرمود: "ایاکم و خضراء الدمن قیل یا رسول الله: و ما خضراء الدمن؟ قال: المرءة الحسناء فی منبت السوء؛ از سبزه‏های قشنگی که روی مزبله‏ها سبز می شود، پرهیز کنید. پرسیدند: مقصودتان چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در خانواده پلیدی رشد کرده باشد (پسر نیز همین طور)(6).

 4- عقل و فکر؛ باید زن و شوهر براى اداره زندگى و تربیت فرزندان از نیروى عقل و فهم مجهز برخوردار باشند . رشد عقلى کافى پیدا کرده باشند. همان طور که ائمه اطهار علیهم السلام ما را از ازدواج با افراد احمق و کم عقل نهى فرموده اند.

 دسته دوم : ملاک ها و معیارهای دیگرى است که بیش تر مربوط به سلیقه و موقعیت افراد دارد.مثل: همتایى و کفو همدیگر بودن .همتایى و تناسب باید از جنبه هاى مختلف مورد توجه قرار گیرد . برخی از آن ها مربوط به دسته اول است مثل : تدین و میزان پاى بندى به دستورات و احکام دینی. برخی به دسته دوم مربوط می شود . از قبیل :

 الف. همتایى و هماهنگى فرهنگى و فکرى ، سیاسی و اجتماعی.

 ب. همتایى اخلاقی و پاى بندى به آداب اجتماعی.

 ج. همتایی از نظر تحصیلات و امور علمى.

 د. تناسب سنى.

 ه. تناسب مالى و هماهنگی در مسایل اقتصادى و توقعات مبتنی بر آن.

 و. همتایی و تناسب در قیافه و زیبایى ظاهری : زیبایی نیز یک امتیاز است و در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر به سزایی دارد. اگر انسانی، قیافه ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممکن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا کند . از او بهانه و ایراد بگیرد . زندگی را بر او تلخ نماید. به همین جهت در اسلام به همسران سفارش شده است که خود را برای هم بیارایند و یکدیگر را اشباع و ارضا کنند تا از انحرافات و مفاسد مصون بمانند. به طور کلی از جمله ویژگی های یک همسر خوب و موفق عبارت است از :

 1- صالح وشایسته باشد: همسری که کارهاى شایسته و مورد پسند خدا را انجام دهد.

 2- ودود: با محبت باشد.

 3- ولود: نازا و عقیم نباشد.

 4- شکور :در مقابل نعمت‏هاى الهى شکرگذار باشد.

 5- قنوع: اهل قناعت باشد تا در زندگى تو را به زحمت نیندازد .

 6- غیور: نسبت به دین خدا و عفت، حیا و پاکدامنی، غیرتمند باشد.

 7- در برابر زحمت ها و خدمات و خوبی هایی که به او مى‏شود، قدردانى کند. - چنانچه از تو کار ناروایى سرزد، عفو و چشم پوشی کند.

 9- اگر در زندگى یادآور خدا شدى، تو را همراهى کند . اگر خدا را فراموش کردى، یادآور تو شود .

 10 - هرگاه تو را ببیند ، خوشحال و مسرور گردد.

 11- هر گاه به او چیزی گفتی یا از او چیزی خواستی، اطاعت کند .

 12- اگر براى او قسم خوردى، باورت کند و تکلیف خود را انجام دهد.

 13- اگر وقتی به هر دلیلی ناراحت و عصبانی شدى ، اسباب خشنودی و خوشحالی شما را فراهم آورد.

توصیه ها : 1- بنا را بر ساده زیستی و دوری از تجمل گرایی بگذار. در مورد همسر آینده ات نیز چنین بیندیش.

 2- حواست باشد که وجود تفاوت های اخلاقی و فرهنگی میان زوج های جوان، امری طبیعی تلقی می شود. دو نفر مثل هم را خداوند بزرگ تاکنون نیافریده، در آینده نیز نخواهد آفرید. انسان ها ممکن است از جهات گوناگون جسمی و فکری، علایق و سلیقه ها به هم شبیه باشند، ولی مثل هم نیستند. هرگز نگو و نخواه که همسرت مثل خودت باشد. بلکه او باید شبیه تو باشد، نه مثل و همانند تو. اگر چنین فکری کردی، کمتر در زندگی دچار نابسامانی و اختلاف خواهی شد.

 3- باید دانست که عشق و علاقه، برای شروع زندگی مشترک لازم است، ولی کافی نیست؛ بلکه پیوند علاقه و عشق با تدبیر و دانش، می تواند ضامن تداوم و استمرار روابط زوجین، و خوشبختی آنان گردد.

 4- در انتخاب همسر ناگزیر هستید از اطرافیان و دوستان کمک بگیرید . اگر مادر و خواهر دارید از آن ها کمک بخواهید. آنان می توانند با حضور خود در مجالس زنانه افراد را شناسایی کنند و به شما معرفی نمایند.

 5- سعی کنید کتاب های مربوط به ازدواج و شرایط و وظایف متقابل زوجین از جمله کتاب هایی که در ذیل معرفی می شوند ، مطالعه کنید، سطح آگاهی و بینش خودتان را افزایش دهید: 1. جوانان و انتخاب همسر، نوشته آقای مظاهری 2. انتخاب همسر، نوشته آقای امینی 3. خانواده متعادل، نوشته آقای شرفی. 4-خانواده -عشق_ استواری از احمد حیدری؛ 5- نقش دین در خانواده - از صادق احسانبخش؛ 6- آیین همسر داری - از ابراهیم امینی؛ 7- زناشویی از نظر قرآن و حدیث - از سید حسن مصطفوی 8- بهشت خانواده ، از سید حسن مصطفوی.

 

 پی‌نوشت‌ها: 1. وسائل، ج 14، ص 30. 2.همان، ص 31. 3. همان، ص .51 4. بحار، ج‏100، ص 235 . 5. جواهر،ج 29، ص 37. 6. الکافی ، ج5 ، ص 332


  • خادم الشهدا

به گزارش شیعه آنلاین، اخبار رسیده از لندن پایتخت انگلیس حاکی از آن است که یکی از مؤسسات اسلامی انگلیس بنام "شورای امام حسین (ع)" هفته گذشته به مناسبت روز میلاد بی بی دو عالم، حضرت زهرا (س)، مراسم جشنی در مجلس سنای انگلیس برگزار کرد.این مراسم که با حضور "آصف علی زرداری" رئیس جمهور پاکستان برگزار شد، به شدت مورد توجه رسانه های انگلیسی قرار گرفت. وی در این مراسم دقایقی به سخنرانی پرداخت و زنان جهان را به پیروی و اقتدا به حضرت فاطمه (س) به عنوان یک نمونه اخلاقی بی نظیر، دعوت کرد.گفتنی است در این مراسم که بیش از هزار تن از سیاستمداران، روؤسای مؤسسات دینی و فرهنگی و فعالان مختلف شرکت کردند، تعدادی از نمایندگان مجلس سنای انگلیس نیز حضور داشتند.از جمله این نمایندگان حاضر در این مراسم "جان الدردایس" از حزب لیبرال دمکراتیک انگلیس بود. وی نیز دقایقی در این مراسم به سخنرانی پرداخت و گفت: همه زنان جهان از ادیان و مذاهب مختلف می توانند با پیروی از حضرت زهرا (س) با یکدیگر بیشتر ارتباط برقرار کنند.شایان ذکر است خانم "رباب مهدی" رئیس "شورای امام حسین (ع)" نیز در این مراسم دقایقی به سخنرانی در مورد شخصیت حضرت فاطمه (س) پرداخت.از دیگر مهمانان این مراسم، می توان به "جولین باند" عضو «مجمع اسلامی – مسیحی انگلیس» و نیز "مارک وینر" خاخام سرشناس کنیسه یهودیان غرب لندن اشاره کرد.

  • خادم الشهدا

یادش بخیر اولین جلسه هیئت
خونه پدر شهید جعفری...پدری که الان دیگه نیست و رفته پیش پسرش و خونه ای که دیگه خونه نیست...یادش بخیر
پدر شهید جعفری پیرمرد ساده و دل پاکی بود...اهل نماز و دعا و مسجد...تا وقتی پاهاش جون داشت و چشاش دید ، تمام نمازهاشو مسجد به جماعت میخوند..اکثر قدیمی های مسجد جامع میشناختنش ...یادمه 2-3 سال پیش یکی از شبهای ماه رمضون افطاری دیدمش...بهم گفت شبها یکی میاد به خوابم ، میگه کفشهای آهنی باید بپوشی که قراره بیایم دنبالت!
پیرمرد نگران اون طرف بود...مثل همه ما که نگران اون طرفیم ، که باید باشیم!
راستش هیچی نتونستم بهش بگم ، فقط گفتم : نگران نباش ، ان شاالله خیره ، خوش بحالت که لااقل تو حسین(پسرش) رو داری..اون طرف حسابی هواتو داره..اما ما چی که جز سایه سنگین پرونده مون هیشکی همراهمون نیست ...دستمال آبی قدیمی اش رو درآورد اشکشو پاک کرد و گفت : آره ، منم امیدم به حسینمه ، به هوای اون دلم قرصه!
از اون روز بود که دیگه فهمیدم کم کم وقتشه! بعد از یه مدت پیرمرد دچار بیماری شد ، دوره بیماری و خون دل خوردن ها به اندازه  که آماده رفتن بشه طول کشید و وقتی خدا خوب حسابش رو صاف کرد پر کشید ، اون داشت حسابش رو با خدا صاف میکرد و این وسط آدمهای بدبختی هم بودن که خدا وسیله قرارشون داده بود ، هم خودشون آزمایش میشدن و هم روح پیرمرد رو با خون دل دادن هاشون صیقل میدادن!
و حالا وقتی به دیدنش میرم بهشت صادق...یاد اون شب میافتم... یادم میفته که باید به فکر کفشهای آهنی ام باشم..که یه روزم نوبت منه...که ممکنه نتونم جبران کنم.
نمی دونم ما چقدر به شهدا نزدیکیم...اصلا شهیدی پیدا میشه که اون دنیا اسم ما رو هم ببره!؟ بگه صبر کنین ، این رو من میشناسم، بدین دستش رو به من! مهمون خونمون بوده ...آل یاسین خونده..واسه امام حسین گریه کرده!
یعنی میشه؟

ر. آوینی


  • خادم الشهدا

"شیخ عبدالعزیز آل الشیخ" مفتی و رئیس کمیته علمای ارشد عربستان سعودی، در خطبه های نماز جمعه شهر ریاض، وجود امام زمان(عج) را دروغی بزرگ توصیف کرد و گفت: کسانی که اعتقاد دارند امام غایبی وجود دارد که با ظهور خود اوضاع را تصحیح و احکام شرعی جدیدی را برپا می کند دروغگو و مغالطه گر هستند، اینان باید بدانند دین ما دین کاملی است و پیامبر اکرم(ص) ، همه رسالت را به طور کامل تبیلغ کرد و اسلام دیگر نیازی به اضافه چیزی ندارد.

به نوشته پایگاه اینترنتی التوافق مفتی عربستان افزود: کسانی که ادعا می کنند دین دارای نقص است و شخصیت های خیالی غایب به تصحیح آن خواهند پرداخت دروغگو هستند و راه آنان سراسر کذب، افترا و گمراهی و به دور از صراط مستقیم است.

شیخ آل الشیخ به هجمه شدید علیه شیعیان پرداخت و تصریح کرد: همه مسلمانان، دوست دار پیامبر(ص) و خاندانش هستند و کسانی که خود را عاشق اهل بیت(ع) جلوه داده و عقایدشان را مرتبط با آنان می دانند دروغگویانی هستند که در پی باطلند و سعی می کنند تا فساد را در میان امت ترویج داده و خون مسلمانان را جاری سازند. اهل بیت(ع) هیچ رابطه ای با اینان ندارند و مسلمانان باید نسبت به این فتنه گران هوشیار باشند.

مفتی عربستان بدون ارائه هیچ شاهدی بر سخنان کذبش، مدعی شد: پیروان این مذهب گمراه، شریعت اسلامی را منحصر به گذشته می دانند و اعتقاد دارند که احکام شرعی در زمان کنونی کاربردی ندارند و امت نیازمند نظم جدیدی در شریعت است.

وی که به شدت تلاش می کرد شیعیان را معتقد به وجود نقص در دین جلوه دهد، تاکید کرد: این افراد اعتقاد دارند که آموزه های مرتبط با اسلام و عقایدی که امت اسلامی دنبال می کند از منابع تروریسم هستند، در حالی که امتی که بر پایه اخلاق و آموزه های دینی پرورش می یابد از تروریسم و فتنه کاملا به دور است، زیرا دین اسلام، مردم را بر اساس وحدت کلمه، اخلاص، صداقت و همکاری متقابل پرورش می دهد و کسی که ادعا می کند شیوه های اسلامی، منبع فساد و تروریسم است سخت در اشتباه بوده و از بصیرت به دور است.

سخنان بزرگ ترین مرجع دینی وهابی ها در حالی صادر شده است که همه مسلمانان اعم از شیعه و سنی بر وجود امام زمان(عج) اتفاق نظر دارند و تنها اختلاف آنان در این است که شیعیان معتقد به غیبت این امام هستند، ولی اهل سنت اعتقاد دارند که امام زمان هنوز به دنیا نیامده است.اظهارات مفتی عربستان نشان می دهد که وهابیت به هیچ وجه با عقاید شیعیان آشنایی ندارند و تنها هم و غم آنان، سرکوب پیروان اهل بیت(ع) است.

وهابی ها که تلاش می کنند خود را به اهل سنت نسبت دهند از زمان تاسیس تا عصر حاضر به دشمنی شدید با شیعیان پرداخته اند که می توان از کشتار شیعیان در عراق، پاکستان، هند و سایر کشورهای اسلامی، اشغال نظامی بحرین و کشتار شهروندان بی گناه این کشور، تخریب مساجد و حسینیه های شیعه به عنوان نمونه های برجسته از این کینه و نفرت در حال حاضر یاد کرد.

  • خادم الشهدا

* محمدحسین که بعدها علامه طباطبایی اش می‌خواندند، به خواسته اش رسیده بود و اینک وقت تلاش بود و اینک وقت تلاش بود؛ در همان جلسه نخست، دشت اول را از استاد گرفت:

 «اخلاصت را بیشتر کن و برای خدا درس بخوان. زبانت را هم بیشتر مراقبت نما».

* در گرمای طاقت فرسای تابستان قم، فیزیک مطالعه می‌کرد.

معروف بود که شیفته مطالعه است و در شبانه روز، هجده ساعت را به تفکر و جست و جوی علمی می‌گذراند؛ می‌گفت: بیکار زندگی کردن، از مرگ هم بدتر است.

روزی یکی از شاگردان به اعتراض گفت که از این همه مطالعه خسته نمی‌شوید! علامه لبخندی زد و گفت: علم همچون باغ است؛ اگر در این باغ خسته شوم، به باغ دیگری می‌روم.

* به تواضع و فروتنی مشهور بود. گاهی به تهران که می‌آمد، به دعوت یکی از دبیران، قرار شد سری به دبیرستان بزند تا سؤالات بچه ها را جواب دهد. در همان نگاه نخست گفت: چه کسی گفته است که بنده جواب این همه پرسش را می‌دانم؟

جوان بیست و دو ساله ای برای او نامه ای نوشت و در آن، درخواست نصیحت کرد. علامه هم برایش چنین نوشت:

برای موفق شدن، لازم است همتی برآورده، توبه ای نموده، به مراقبه و محاسبه بپردازید به این نحو که:

-هر روز که هنگام صبح از خواب بیدار می‌شوید، قصد جدی کنید که «در هر عملی که پیش می‌آید، رضای خدا را مراعات خواهم نمود».

-وقت خواب، چهار پنج دقیقه درباره ی کارهایی که در روز انجام داده اید، فکر کرده، یکی یکی را از نظر بگذرانید؛ هر کدام مطابق رضای خدای انجام یافته، برای آن شکر کنید و برای هر کدام تخلف شده، استغفار نمایید.

این رویه را هر روز ادامه دهید. این روش، گرچه در ابتدا سخت است و در ذائقه نفس، تلخ، ولی کلید نجات و رستگاری است.

* در یکی از روزهای آخر، این بیت حافظ را می‌خواند و می‌گریست:

«کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش

کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی»؟

روحش شاد.


  • خادم الشهدا

تا سایه جهنمی حکومت آل فلان و آل فلان دمی بیشتر بر روی سرزمینهایشان سنگینی کند، برگزاری مجالس روضه هم ممنوع است، حسینیه ها را هم آتش می زنند، تا نکند کسی روضه دختر پیامبر را بخواند، تا نکند مردم بخاطر بیاورند که اینان در کوچه بنی هاشم چه کردند، اکنون کوچه های منامه کوچه بنی هاشم است، و علی این بار هم باید استخوان در گلو بنشیند و تماشا کند، آه، چه کند علی با این همه تنهایی، مفتی الاظهر هم نطقش باز شده، او که کشتار هموطنانش را ندیده بود، دخالتهای ایران را در امور داخلی کشورهای اسلامی دید و بالاخره زبان باز کرد، و محکوم کرد، رسانه هایی هم که اطلاع رسانی درست را سرلوحه فعالیت های خود قرار داده اند، مشغولند و پوشش میدهند، نه اوضاع بحرین را که اوضاع پالایشگاه های لیبی را که چگونه نیروهای جان برکف ناتو نمی گذارند دیکتاتور پیر سرمایه­های نفتی لیبی را به ضرر جامعه جهانی نابود سازد، آن ها اوضاع سوریه را هم با دقت و حساسیت خاصی پوشش می دهند، سازمان ملل هم مشغول است، شورای هماهنگی خلیج فارس هم همین طور، مشغول طرح دادن، طرح هایی برای جابجایی قدرت از این شیخ به آن شیخ، شورای امنیت هم مشغول است، مشغول تلاش برای حفظ جان اتباع کشورهای "بزرگ" در مقابل درگیری ها، آن دختر 20ساله را هم زیر شکنجه ها کشتند تا کسی نباشد در میدان لوءلوء بایستد و برای انقلابیون شعر بخواند، دیگر هیچ راهی نمانده، «فَالْمَوتُ فِیحَیاتِکُمْ مَقْهُورِینَ،والحَیاهُفِیمَوتِکُم قَاهِرینَ»

لشکر ابرهه از سوی حجاز آمده است، اینجا ایران است، ام القرای جهان اسلام، اینجا اوضاع کاملا عادی است، فقط بعضی وقتها هوا کمی آلوده می شود، آن هم از سمت عراق است، نه جای دیگر، حال مردم هم خوب است، کمی ترافیک فقط مردم پایتخت را آزار می دهد، آن هم مردم به آن عادت کرده اند، هوا بهاری است، و روزهای بلند آن یک پیاده روی در خیابان بسیار دلپذیر است، مردم هم دغدغه خاصی ندارند، بعضی مشغول حساب و کتابند، برخی دارند صفرهای قرارداد کرش را می شمارند و تقسیم می کنند به 70 میلیون ایرانی و قیمت می گذارند روی غیرت ملی مردم ایران، برخی دیگر حساب می کنند تفاوت قیمت سیب و پرتقال را قبل و بعد از هدفمندی تا بدست آوردند  تورم ناشی از هدفمندی یارانه ها را، و برخی دیگر مثل آن آقای "محب الاولیا"ی دولت هم ماموریتهای مهم تری دارند، و در حال جدا کردن صمیمی ترین یاران رئیس جمهور از دولت هستند، و در حال گسترش سلطه بی چون و چرای خویش بر دولت هستند، و در حال حذف کارآمدترین و فعال ترین مدیران  دولت و جایگزینی افرادی مطیع تر هستند، احتمالا مدتی است که به ایجاد فاصله بین رئیس جمهور و مهمترین پشتیبانش همت گماشته اند. شکرالله مساعیهم، برخی هم هرطور شده می خواهند ثابت کنند که "ظهور نزدیک است"، می خواهند ثابت کنند شعیب ابن صالح یکی از دولتمردان فعلی است، برخی دیگر دنبال بهبود روابط با "سفیانی" هستند، می خواهند به ایران دعوتش کنند، رادیو تلویزیون هم روبراه است مثل همیشه،...

لشکر ابرهه از سوی حجاز آمده است، آل سعود و آل خلیفه در تهران سفارتخانه دارند، و هنوز هم سفارتخانه هایشان به حیاتشان ادامه می دهند، سفارت عربستان ویزا می دهد، به آنهایی که به زیارت می روند، زیارت بیت الله الحرام، آنان که می روند تا حج بجا بیاورند، ای قوم به حج رفته کجایید کجایید، سفارتخانه های عربستان و بحرین در تهران هنوز برپا هستند، آخر فاصله زیادی است از انقلاب تا پاسداران و آفریقا، و البته فاصله زیادی است بین این دو و لوءلوء و تحریر.


  • خادم الشهدا

جعفر پناهی
جعفرپناهی فیلمسازی کم مخاطب است که حداقل سهم مخاطب را از این 2درصد تماشاگر و مخاطب سینمای ایران را داراست و بسیاری از مردم به ندرت فیلم های او را دیده اند .
فیلمسازی که نهایتا با "بادکنک سفید"(1373) شناخته شد و سپس "آینه" (1376) را ساخت. پس از آن، پناهی به جریان فیلمسازان جشنواره پسند تن سپرد و چشم به جوایز فستیوال های بین المللی دوخت.
از آنجا که جعفر پناهی به سبک نئورئالیسم فیلم می سازد سعی در ایجاد ارتباط مستقیم با جامعه دارد. به همین جهت نمایش بیکاری، بدبختی، فقر، فساد و بی‌عدالتی در اغلب این آثارش به طرزی سیاه و چندش آور موج می زند. از این رو پناهی، در فیلم "دایره" (1378) جایگاه زن ایرانی را به طرز رقت انگیز و تهوع آوری به تصویر کشید. نگاهی چرک آلود که ترحم فستیوال های غرب را نسبت به زنان ایرانی برانگیخت و پناهی توانست با قربانی کردن زن ایرانی، جوایز متعددی را از این جشنواره ها (به تعبیر کارشناسان) درو کند.
سپس در فیلم "طلای سرخ" (1382) با داستانی ذاتا آمریکایی و نمایش فضایی چرکین از جامعه ایرانی، از بین رفتن صفات انسانی و فقر و تضاد طبقاتی و پارانویید و شیزوفرنیک اجتماعی را نمایش داد و فرماندهان جنگ را در لایه ای از فیلم به فساد اخلاقی متهم نمود.
در فیلم "آفساید" (1384) پناهی این بار ممانعت از ورود یک دختر به استادیوم آزادی برای تماشای فوتبال را دستمایه فیلمش قرار داد تا مقوله حقوق زنان در ایران را به چالش بکشد. وی در فیلم آفساید به مخاطب القا می کند که زنان ایران برای ورود به استادیوم حقوق بشر و "آزادی" در آفساید قرار دارند.
(1388) فیلم ششم وی که نیمه تمام ماند، به حوادث کهریزک اختصاص داشت. گویی این بار وی ماموریت یافته بود تا تجاوز و شکنجه در زندانهای ایران را به جشنواره ها ببرد و قطعنامه ای غیر رسمی در حوزه حقوق بشر علیه کشورش صادر کند.
وی از تاریخ 4خرداد 89 تاکنون آزاد است و پس از 6ماه از این تاریخ به 6سال حبس و 20سال محرومیت از فیلمسازی محکوم شد. در حالی که وی آزاد است و این حکم درحال تجدید نظر بوده و هنوز اجرا نشده است؛ حکم وی اعتراضات جهانی را به همراه داشته است.
واکنش ها به دستگیری
پرسش اینجاست که اگر این فیلم جعفر پناهی ساخته می شد و حتی به نمایش عمومی در می آمد چه میزان از تاثیر در مخاطبان ایرانی یا جهانی وی می گذاشت؟ قطعنامه ای غیر رسمی در حوزه حقوق بشر علیه کشورش؟
در واقع سفارش دهندگان این فیلم همان نتیجه ای را از دستگیری پناهی گرفتند که اگر این فیلمش ساخته می شد از آن فیلم می خواستند بگیرند. یعنی "قطعنامه ای غیر رسمی در حوزه حقوق بشر علیه کشورش"
در حال حاضر، در واکنش به دستگیری جعفر پناهی، در ایران چهل و پنج تن از سینماگران و هنرمندان کشور از جمله بهرام بیضایی، کیومرث پوراحمد، ناصر تقوایی، رخشان بنیاعتماد، خسرو سینایی، مسعود کیمیایی، تهمینه میلانی و اصغر فرهادی، در نامهای ، خواهان آزادی نامشروط جعفر پناهی شدند.
عباس کیارستمی و ژولیت بینوش نیز در فستیوال کن، اصغر فرهادی و تیمش نیز در جشنواره برلین هنگام دریافت خرس طلایی این خواسته را تکرار کردند.
در بازتاب جهانی این دستگیری، جمعی از فیلمسازان و هنرپیشه‌های معروف هالیوود از جمله مارتین اسکورسیزی، استیون اسپیلبرگ، فرانسیس فورد کاپولا، برادران کوئن، مایکل مور، الیور استون، رابرت دنیرو و رابرت ردفورد دستگیری جعفر پناهی را طی نامه ای خطاب به صادق لاریجانی محکوم و خواستار آزادی فوری او شدند.
مدیران جشنواره های بین المللی، از جمله فستیوال کن فرانسه گفته اند که برای همیشه یک صندلی برای داوری در همه جشنواره ها به یاد جعفر پناهی خالی خواهند گذاشت. او داور همه جشنواره ها خواهد بود.
در روزهای اخیر نیز نامه ای در واکنش به حکم جعفر پناهی توسط دست اندرکاران سینما در غرب به امضا رسیده است که ادعا می شود تعداد امضا کنندگانش به 17000 نفر می رسد. "قطعنامه ای غیر رسمی در حوزه حقوق بشر علیه کشورش!"
بیانیه ای غیر رسمی که هر روز پژواکش پرطنین تر می شود.
پراکسی دیپلماسی جعفر پناهی
عمده فیلمسازان ایرانی که درخشش نخل طلایی کن، خرس طلایی برلین، شیر طلایی ونیز و... چشمانشان را فریفته دانسته و ندانسته در میدانی به نام دیپلماسی فرهنگی غرب و برای توسعه قدرت نرم غرب می جنگند. حضور ناآگاهانه در جشنواره های غربی، آغاز مسیری است که عاقبت به پراکسی دیپلماسی می انجامد. چیزی که بیش از همه در مورد کارگردانانی نظیر عباس کیارستمی، جعفر پناهی، محسن مخملباف و بهمن قبادی و... محقق شد. پراکسی دیپلماسی در دیپلماسی عمومی، همان جنگ نرم نیابتی است. یعنی این بار هالیوود با ما نمی جنگد، بلکه جعفر پناهی به نیابت از هالیوود با ما می جنگد.
پراکسی دیپلماسی در مورد جعفر پناهی از این حیث برجسته تر از سایر کارگردانهای دیگر است که وی در عملیاتی برایش طراحی شده، گامها و مراحل بیشتری را طی نموده است. وی پس از زندگی در فضای دیپلماسی فرهنگی غرب، و حرکت در مسیر منافع غرب، تولیداتی ارایه داد که در فحوای آن تصویری چرک آلود و تهوع آور از زندگی ایران به جامعه جهانی ارایه می دهد. وی تنها کار گردانی است که در حین ساخت فیلمش در ایران، بازداشت شد.
برندسازی (branding)؛ سناریوی دوم غرب
سناریوی دوم غرب در خصوص پناهی که با موفقیت بیشتری تاکنون عملیاتی شده و دامنه تاثیرش در ارایه تصویری تیره از ایران، حتی از فیلم های این کارگردان موثرتر واقع شده است؛ برندسازی (branding) است . برندسازی، برجسته سازی نام و تصویر افرادی است که به عنوان مخالف نظام به یک چهره بدل شده اند.
اتفاقی که در مورد ندا آقاسلطان افتاد یک عملیات بِرندسازی موفق برای غرب بود. این عملیات اثربخش که وجهه ی ایران را مخدوش نمود در خصوص پرونده قضایی سکینه آشتیانی بازتولید شد و پس از آن غرب با بِرندسازی جعفر پناهی، بیانیه ای با اجماع 17000 امضا از هنرمندان عرصه سینمای غرب علیه حکم صادر شده برای این کارگردان را از آستین خود بیرون آورد که این اتفاق نظر در تاریخ هنر غرب هرگز تکرار نشده و رمزآلود ترین تکانه ی سینمای غرب علیه ایران است. بیانیه ای غیر رسمی در حوزه حقوق بشر!

  • خادم الشهدا