هیئت مذهبی جامعة الحسین علیه السلام فریمان

هیئت مذهبی جامعة الحسین علیه السلام فریمان

فکر ،حرکت عقل است و ذکر،حیات دل. هیئت آمیزه ای است از فکر و ذکر. هیئت،محل گردآمدن به دور شمع است،پروانه وار. هیئت یعنی شبی که پروانه ها به دور شمع،بال می زنند. یعنی صدای نور شمع،که پر را می سوزاند و ناله می آفریند. ارزش هیئت به شمع آن است نه به جمع ما ناپروانه ها،که به ادای بال و پر زدن دل خوشیم.
اینجا خیمه جامعه الحسین فریمان در فضای مجازی ست. هیئتی که بیش از 15 سال پیش با ذکر یا مهدی و با استعانت از ارواح مطهر 380 شهید فریمان شکل گرفت. و امروز بعد از سال ها، بیرق هیئت به نام حضرت سیدالشهداء افراشته می شود. امروز هم برای شهید شدن فرصت هست، باید دل را صاف کرد...

یادآوری: چنانچه از شهدا و رزمندگان فریمانی و فعالیتهای اجتماعی در فریمان عکس، سند، فیلم و ... در اختیار دارید، برای انتشار به رسم امانت به ما بسپارید
.................................
خراسان رضوی- فریمان
صندوق پستی: 188-93916
پیام کوتاه: 3000502600
کانال تلگرام: jameatolhosein@

فرازی از وصیت نامه شهید سیدمحمد سیداحمدی

دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۳۰ ب.ظ

                                                  تاریخ شهادت: 19/11/61 فکه  گلزار: بهشت رضا مشهد

بسم رب الشهداء و الصدیقین

  من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته علی دیته و علی دیته فانا دیته.

  هرکسی روی زیبا و جمال یار را دید دیگر نتوانست از او دل بکند، تا وقتی که پروانه وار بر گرد شمع وجود یار بگردد، تا بال هایش بسوزد، آن گاه آسوده خاطر می شود که حق خود را برای عشقش ادا کرده است. من هم جمال یار را دیدم و برای رسیدن به لقایش حرکت کردم و خودم را در راه یافتنش می بینم؛ پس بشنوید ندای مرا از دلی که مال خودم نیست و از دلی که کعبه اش جماران و مدفنش جسم من است.


22958496803560168568.jpg

  سلام بر تو ای امام، ای رهبر، ای خمینی، ای امید مستضعفان؛ مطمئن باش که اگر من رفتم دوستانم به یاد تو هستند. ای پدر بزرگوارم! درود بر تو. مادر ارجمندم! سلام بر تو، ای که خاک پایتان تاج سرم و خونم هدیه به ایمانتان می باشد. ای بزرگوارانی که عمرتان را در بزرگ کردن من صرف کردید و زحمت هایی که از فکر آن خجلم و حال که مرا یعنی نتیجه ی سال ها زحمت های خود را تقدیم خدا نمودید، به شما افتخار می کنم که فرزندتان را به دیاری فرستادید که شهادت گاه یاران خداست. پس سربلند باشید که حسین زمان، خمینی بت شکن را یاری نمودید.

 سلام بر تو ای زینبم، ای خواهر گرامی ام که تمام چشم امیدم به توست. امیدوارم که مرا نزد سرور خود فاطمه زهرا(س) رو سفید کنید. تنها امام را دعا کنید که هرچه داریم از او داریم. به تو نمی گویم که در شهادت من گریه نکنید که می دانم نمی کنید، هیچ سفارشی نمی کنم که خودت می دانی چکار کنی، تنها دعا کن، از خدا پیروزی اسلام را بخواه و ای همکلاسان و هم سنگران عزیزم، سلام و درود مرا بپذیرید و هرچند مدتی از شما دور بودم ولی قلبم در کلاس حاضر بوده که قلم شما بر خون ما برتری دارد.

  سلام بر شما که قلب امام را شاد کردید. دوست دارم که جسد مرا و چه روح مرا از سنگر همیشگی ام تشییع کنند. و سلام بر تو ای مدرسه که در و دیوارت نشانه ای از بلندی و استقلال و تخته ات نشانه ای از لوح خدا، درود بر تو ای معلم، ای که خطوط سیاه را نوشته، بقا را برایم روشن کردی ...


  • خادم الشهدا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی