ظلم بی پاسخ نخواهد ماند
روزی هادی، خلیفه عباسی در ایوان قصر خود که مشرف بر سطح باغ بود، مجلس عیش و نوشی ترتیب داد. هنگامی که سرش از باده گرم شد، رو به ندیمان خود نمود و باغبانی را که در باغ مشغول کار بود، نشان داد و پرسید: فکر میکنید از این مسافت میتوانم تیری به پشت آن مرد بزنم که از سینه اش بیرون بیاید؟
حاضران در مجلس گفتند: خلیفه به سلامت باد.. البته مهارت شما در تیراندازی مورد تایید همگان است و به همین جهت دلیلی برای آزمودن آن احساس نمیشود.
با این وجود، هادی بی توجه به نصیحت ندیمان، تیری در چله کمان نهاد و به سوی باغبان بیچاره که غافل از هوس کودکانه خلیفه مشغول انجام وظایفش بود رها کرد و همانگونه که پیش بینی کرده بود، از سینه اش بیرون آمد.
باغبان در خون غوطه ور شد و بلافاصله جان سپرد. همسر و فرزندانش در کنار جسد بیجان او جمع شدند و شروع به ضجه و شیون کردند.
خلیفه چون این منظره دلخراش را دید، همسر باغبان را به حضور طلبید و مشتی سکه به وی داد.
زن گفت: من با این پول به کودکان صغیرم که آغوش پدرشان را بر همه چیز ترجیح میدادند، چه جوابی بدهم؟
خلیفه چیزی نگفت. شبانگاهان که به خوابگاه رفت، درد شدیدی را در پای خود احساس نمود. صبح، وقتی از خواب برخاست، در محل درد، دانه چرکینی را مشاهده کرد که درد و سوزش شدیدی داشت و لحظه به لحظه نیز افزایش مییافت.
تمام پزشکان بغداد، کوفه و دیگر شهرهای دور و نزدیک احضار شدند، اما از هیچ یک، کاری ساخته نبود.
آن دانه چرکین به زودی ورم کرد و متعفن گشت، تا آن جا که پرستاران از بوی زننده ی آن در عذاب بودند. خود خلیفه هم از درد آرامش نداشت و پیوسته آرزوی مرگ میکرد و بالاخره هم بر اثر همان بیماری مرد:
آنقدر گرم است بازار مکافات عمل دیده گر بینا بود، هرروز، روز محشر است
اساساً ظلم به خلق خدا، هرگز در محضر حق تعالی، بی پاسخ نخواهد ماند و سرنوشت بسیاری از افراد و ظالمان تاریخ را خداوند، عبرتی برای دیگران قرار داده است.
امروز نیز ظلم و تعدی فراوانی که توسط اسرائیلی ها به مردم و زنان و کودکان بی پناه فلسطین میشود، هرگز از چشم تیزبین الهی دور نخواهد ماند و برطبق وعده ی حتمی الهی، چنین ظلمهای فاحشی، عاملی جدی برای واژگونی حاکمیت صهیونیستها بر مردم مسلمان فلسطین خواهد بود. انشاء ا....
- ۹۰/۰۷/۰۷